چهل سال پیش، نهم آذر (۳۰ نوامبر)، گروه راک افسانهای «پینک فلوید»، اثری را منتشر کرد که هنوز جایگاه ویژهای در دنیای موسیقی دارد؛ جایگاهی که فقط به دنیای موسیقی راک محدود نمیشود و نسخه کلاسیک آن نیز با اجرای ارکستر سمفونیک مونترال این روزها در آمریکای شمالی در حال اجراست.
به مناسبت چهلسالگی انتشار این آلبوم کنسرتهای ویژهای در سراسر جهان برگزارشده و بسیاری از شبکههای رادیویی اروپایی و آمریکایی، ترانههای این آلبوم را یکبار دیگر پخش کردهاند که البته موجب تعجب بسیاری از مخاطبانی شد که به شنیدن آهنگهای روز عادت کردهاند.
شاید «دیوار» و گروه پینک فلوید در جهان غرب بهعنوان اثر و گروهی شناخته شوند که دوران آنها دیگر تمامشده و کمتر کسی نگاهی، غیر از نگاه موزهای به آنها داشته باشد، اما در بسیاری از کشورهای دیگر، مثل ایران، آلبوم «دیوار» به دلیل محتوای سیاسی-اجتماعی آن، هیچوقت از مرکز توجه موسیقی دوستان خارج نشد.
البته دلایل دیگری هم برای ماندگار شدن آلبوم «دیوار» مطرح است که بیشتر به همان نگاه غربی برای سنجش موفقیت این اثر مربوط میشود؛ دلایلی مانند قرار گرفتن آن در صدر جدول فروش برای ۱۵ هفته، فروش بیش از ۲۵ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان و قرار گرفتن آن در رتبه هشتاد و هفتم فهرست ۵۰۰ آلبوم برتر تمام دوران در مجله رولینگ استونز.
«دیوار» یازدهمین آلبوم استودیویی پینک فلوید است که به عقیده بسیاری از تاریخنگاران موسیقی راک «پایان گروه پینک فلوید» با آن رقم خورد. روند از هم پاشیدن این گروه انگلیسی با انتشار این آلبوم در سال ۱۹۷۹ سرعت بیشتری گرفت و پسازآن، تمام اعضای اصلی پینک فلوید که بخش مهمی از تاریخ موسیقی نیمه دوم قرن بیستم را رقمزدهاند، فقط برای انتشار دو آلبوم دیگر در کنار هم قرار گرفتند.
هرچند دیوار مثل دیگر آلبومهای این گروه، یک کار گروهی به شمار میرود اما بیشتر ترانهها، داستان و مضمون اجتماعی آن برگرفته از دیدگاههای «راجر واترز» است که نوازنده گیتار بیس گروه بود. بسیاری حتی گفتهاند شخصیت اصلی داستان این آلبوم که یک خوانند راک به اسم «پینک» است، از کودکی و سرگذشت خود واترز الهام گرفتهشده است.
چرا دیوار ساخته شد؟
در تابستان ۱۹۷۷، پینک فلوید در اوج موفقیت و شهرت بود و دو آلبوم «نیمهتاریک ماه» و «حیوانات» جایگاه گروه را هم ازنظر اقتصادی هم ازنظر شهرت و اهمیت تحکیم کرده بودند. در آن زمان اولین جرقههای ناسازگاری بین اعضای گروه نیز آشکارشده بود. راجر واترز بیش از دیگر اعضای گروه تمایل داشت که سیر برگزاری کنسرتهای پشت سر هم گروه متوقف یا کند شود اما گروه موظف بود که در ماه ژوئیه آن سال در ورزشگاه المپیک مونترال اجرای زنده داشته باشد. در طول یکی از همان اجراهای زنده بود که صدای اعتراض واترز به بیتوجهی تماشاگران به موسیقی گروه بلند شد.
در روز ششم ژوئیه بیش از هشتاد هزار نفر برای تماشای اجرای پینک فلوید به ورزشگاه المپیک مونترال رفته بودند. در طول اجرای کنسرت، گروهی از تماشاگران شروع کردند به آتشبازی و ایجاد سروصدا که این موضوع با اعتراض شدید واترز مواجه شد و با تف کردن او به مخاطبان به اوج رسید. گروه با اجرای چند آهنگ دیگر کنسرت را به پایان برد اما واترز بعد از پایان اجرای زنده گفت که دوست داشت دیواری بین خودش و مخاطبان میکشید تا میتوانست اجرای موسیقی را بهخوبی به پایان برساند.
همین اتفاق، زمینهای بود برای واترز تا به روایت داستان پینک در آلبوم بعدی گروه بپردازد. پینک در کودکی پدر خود را در جنگ جهانی دوم از دست میدهد، مادرش با سختگیری تمام او را بزرگ میکند و معلمها در مدرسه اشعار او را مسخره میکنند. درنهایت پینک ستاره موسیقی راک میشود اما این بار، شهرت او را از پای درمیآورد و او در تنهایی بیانتهایی غرق میشود.
دیوار در مذمت شرق و غرب
شاید در نگاه اول این مضمون داستانی، بشدت شخصی به نظر برسد اما حاصل آن اثری بود که در جهان دوقطبی دهه ۱۹۸۰ میلادی بهعنوان شکلی از موسیقی اعتراض شناخته شد و طرفداران بسیاری در هر دو سوی پرده آهنین پیدا کرد. در بلوک شرق، این آلبوم بهعنوان اثری در نکوهش سیستم تمامیتخواه کمونیستی با اقبال مواجه شد و در بلوک غرب، بهعنوان اثری در تقبیح سیستم سرمایهداری و مصرفگرایی به شهرت رسید.
دلیل دیگری که به سیاسی شدن آلبوم دیوار دامن زد، اتفاقهایی بود که در کشور آفریقای جنوبی رخ داد. شش ماه پس از انتشار آلبوم در اروپا و آمریکا، آهنگ «آجری دیگر در دیوار» (بخش دوم) از این آلبوم سه ماه در صدر پرطرفدارترین آهنگها در کشوری قرار گرفت که در آن زمان هنوز زیر سیطره آپارتاید بود. دانشآموزان مدارس آفریقای جنوبی که از تبعیض نژادی به تنگ آمده بودند این آهنگ را یکصدا میخوانند و فریاد میزدند: «ما آموزش نمیخواهیم، ما کنترل فکر نمیخواهیم.» همین موضوع باعث شد رژیم آفریقای جنوبی در روز دوم مه ۱۹۸۰ پخش این آهنگ را ممنوع کند. این ممنوعیت نهتنها ضربهای به محبوبیت این اثر نزد، بلکه آجری دیگر در دیوار را به موسیقی تظاهرات ضد آپارتاید در آفریقای جنوبی تبدیل کرد.
اما از مضمون و ساختار موسیقایی غنی دیوار که بگذریم، نکته دیگری که به محبوبیت این اثر اضافه کرد، فیلم موزیکالی بود که در سال ۱۹۸۲ به کارگردانی «آلن پارکر» ساخته شد و باب گلداف نقش اصلی را داشت. این اثر سینمایی هنوز هم بهعنوان فیلمی تلخ و جذاب شناخته میشود که تأثیری انکار نشدنی دارد. هرچند واترز در ابتدا روی خوشی به فیلم پارکر نشان نداد اما این اثر سینمایی راه خود را از پروژه موسیقایی مربوط به آن جدا کرد و در طول دهههای گذشته هویتی مستقل پیدا کرد. واترز به این دلیل از فیلم راضی نبود که فکر میکرد، مخاطب امکان همذات پنداری باشخصیت اصلی داستان را پیدا نمیکند و نحوه روایت پارکر، تصویری واژگون از شخصیت پینک ارائه کرده است.
البته حالا که چهل سال از انتشار آلبوم و ۳۷ سال از ساخت فیلم دیوار میگذرد، دیگر کسی کاری به این دعواها ندارد و این اثر چه به شکل موسیقایی چه به شکل سینمایی جایگاه خود را حفظ کرده است و در تمام این سالها هم اعضای گروه - ازهمپاشیده - پینک فلوید هم گروههای دیگر بارها و بارها آن را اجرا کردهاند.
این روزها که بیش از دو دهه از هم پاشیدن گروه پینک فلوید میگذرد، هرکدام از اعضای گروه راه خود را رفتهاند. بهغیراز ریچارد رایت که در سال ۲۰۰۸ درگذشت، سه عضو دیگر پروژههای موسیقی انفرادی مختلفی را دنبال کردهاند. نگاهی گذرا به این فعالیتها نشان میدهد، راجر واترز نهتنها دیدگاههای اجتماعی و سیاسی مطرحشده در دیوار را رها نکرده بلکه بسیار بیشتر از زمان انتشار این آلبوم، به انتقاد از سیاستهای جهان غرب ادامه داده است.
واترز در دنیای موسیقی امروز یکی از پرچمداران بایکوت اجرای موسیقی در سرزمین فلسطین اشغالی شناخته میشود که بارها به همین دلیل به او اعتراض و انتقاد شده است. او همچنین یکی از معدود ستارههای دنیای موسیقی به شمار میرود که به «کودتای» اخیر در بولیوی و اقدامات «سلطهجویانه» آمریکا در ونزوئلا و دیگر کشورهای آمریکای لاتین واکنش نشان داده است.
منبع: بیبیسی