ميعاد نيك
اواخر ماه گذشته آلبوم جديد محسن چاوشي بالاخره پس از کشوقوسهای فراوان و به شكلي نامتعارف وارد ماركت موسيقي پاپ ايران شد. محسن چاوشي كه سال ۱۳۹۷ و مدتي پس از انتشار آلبوم بحثبرانگیز «ابراهيم» در اينستاگرام شخصياش خبر از شروع پروژه آلبوم جديدش به نام «قمارباز» داده بود پس از تأخیرهای پيدرپي، بدقولي ششماهه و حاشيههاي فراوان قرار بود كه در روز ۲۶ آذرماه اقدام به پخش سراسري آلبوم جديدش از طريق شركت ایران گام و سايت بيپتونز كند اما كارشكني يك سايت در انتشار غيرمجاز اين آلبوم باعث شد هادي حسيني؛ تهيهكننده آلبوم «بينام» به همراه محسن چاوشي، اجازه انتشار آلبوم را يك روز زودتر از موعد نهايي صادر كنند و اين اثر عصر روز ۲۵ آذر از طريق سايت بيپتونز در اختيار خريداران قرار گرفت. آلبومي كه از بدو توليد تا حتي پس از پخش دچار نوسانات و حواشي بسياري شد.
محسن چاوشي تصمیم گرفته بود در خردادماه گذشته اقدام به پخش آلبوم «قمارباز» كند اما يك قطعه از اين مجموعه دچار مشكل شد تا انتشار قمارباز به مردادماه موكول شود. مردادماه ۹۸ اما محسن چاوشي با مخالفت دفتر موسيقي وزارت ارشاد براي نام آلبومش مواجه شد؛ اتفاقي كه باعث تكدر خاطر هنرمند و هواداران متعصبش شد. بازهم انتشار آلبوم موكول به زمان ديگري شد تا اينكه اين بار بازهم دفتر موسيقي با قطعه «قمارباز» در اين آلبوم مشكل پيدا كرد و دستور به تغيير آن داد؛ سعيد بيابانكي با ايجاد حاشيه در توييتر سعي بر اين داشت كه شعر قطعه قمارباز را دستخوش تغييراتي كند يا لااقل يك بيت را از آن حذف كند، تغييراتي كه محسن چاوشي آن را برنتابيد و حتي جلسه حضوري با كارشناسان و ممیزی کنندگان شعر را قهرآلود ترك كرد تا بالاخره و بعد از تأخیرهای فراوان پيروز اين ميدان لقب بگيرد. قطعه قمارباز مانند بقيه قطعات بدون مميزي و با آهنگسازي، تنظيم و صداي محسن چاوشي تحت عنوان آلبوم «بينام» منتشر شد و به گوش علاقهمندان موسيقي پاپ رسيد.
«بينام» محسن چاوشي مشتمل بر ۱۱ قطعه است كه هنرمند سعي كرده، طيف گسترده مخاطبان خود را با اين قطعات راضي نگه دارد؛ قطعاتي همچون «قند مني» و «زاهد» فضاي طربانگيز و شاد آلبوم را ساختهاند و قطعاتي مانند «قمارباز»، «راز» و «گنجشك پريده» نيز توانستهاند، فضاي آرام و غمگين بينام را فراهم كنند. آنچه آلبوم جديد محسن چاوشي را از هر حيث متمايز ميكند، استفاده تمام و كمال هنرمند از اشعار كلاسيك و شعرايي همچون سعدي، وحشي بافقي، فصيحالزمان شيرازي و مولاناست.
محسن چاوشي سالهاي گذشته با انتشار آلبومهايي نظير «من خود آن سيزدهم» و «امير بيگزند» اشعار كلاسيك را کموبیش وارد كارنامه هنرياش كرده بود اما گويا اين آثار نقش دستگرمي و معیار سنجی را براي او داشتهاند. معياري كه نتيجهگيري از آن باعث شد، محسن چاوشي دست به يك ريسك بزرگ بزند و آلبومي ارائه كند كه تمام اشعارش از شعراي قرون ۷ و ۸ هجري است؛ هفت قطعه كه در آن از اشعار مولانا استفادهشده، سه قطعه با اشعاري از سعدي شيرازي (يك قطعه تلفیقشده با اشعار وحشي) و يك قطعه با شعري از فصيحالزمان. طبعاً طيف گسترده مخاطبان چاوشي شايد به همكاري او با شعرايي مانند امير ارجيني و حسين صفا مايلتر و راضيتر باشند؛ اما بارها و بارها محسن چاوشي اذعان كرده كه تفكرات و روحياتش به اشعار مولانا نزديكتر و ملموستر است.
توفيق اجبارياي كه به مذاق ادب دوستان بسيار خوش آمده است؛ پيش از چاوشي از اشعار كلاسيك بيشتر در موسيقي سنتي استفاده ميشد كه طبعاً طيف مخاطب میانسالتر و كمتري دارند اما روي آوردن خواننده خاص و پرطرفداري مانند محسن چاوشي به استفاده از اشعار شعراي نامي ايران در قالب موسيقي همهپسند پاپ ناگزير تشويق و تمجيد شده است. نميتوان زحمت و خدمت محسن چاوشي به ادبيات و هنر موسيقي ايران را ناديده گرفت؛ چراكه در ماركتي كه هنرمندان نوپا اکثراً به فكر جلبتوجه و خودنمايي و فروش سريع تمام بليتهايشان هستند؛ بدون چشمداشت مادي به درآمد كنسرت و امثالهم سعي بر ارتقاي كيفي درونمايه موسيقي خودش (و بهتبع موسيقي پاپ ايران) دارد. استفاده اين هنرمند از اشعار كمتر شنیدهشده مثنوي معنوي شايد بتواند جور اشعار بيمعني و بعضاً بيقافيه ستارههاي پاپ ايران را بر دوش بكشد.
قطع بهیقین هيچ اثر هنرياي را نمييابيد كه بدون ايراد و اشكال باشد؛ اما قمار جديد چاوشي به طرز عجيبي با كمترين نقص و بيشترين حساسيت و وسواس به ثمر نشسته است. قماري كه چاوشي بهتنهایی تمامي بخشهاي آن (بهاستثنای شعر) را بر عهده داشته و بهخوبی از پس اولين تجربه جدي تنظيم و آهنگسازي قطعات برآمده است.
اعتماد
موسیقی با چاشنی شعر ناب
آیدا مصباحی
آلبوم جدید محسن چاوشی با ۱۱ قطعه بهتازگی منتشرشده است. او در این آلبوم از آثار کلاسیک ادبیات بهره برده است به شکلی که ۷ قطعه از این آلبوم از اشعار مولانا، ۳ قطعه از سعدی و یک قطعه از فصیحالزمان شیرازی انتخابشده است. البته قطعه «من ندانستم» این آلبوم که پیشتر هم لو رفته بود، تلفیقی از شعر سعدی و وحشی بافقی است.
قطعات قند منی «مولانا»، گنجشک پریده «سعدی»، بر سلطان «مولانا»، چنگ «فصیحالزمان شیرازی»، قمارباز «مولانا»، عقل و خرد «مولانا»، زاهد «مولانا»، بازآمدم «مولانا»، من ندانستم «سعدی و وحشی بافقی»، قوم به حج رفته «مولانا» و راز «سعدی»، ترکیب آلبوم «بینام» محسن چاوشی را تشکیل میدهند.
آنچه میخوانید یادداشتی است برای صدایی که بیاغراق شعر است و شعور؛ کسی که پای شعر ناب را مانندِ دیوانِ حافظ به تمام خانههای این سرزمین بازکرده است. با این تفاوت که دیوان حافظ یلدا به یلدا و عید به عید روی طاقچهها و داخل قفسهها خاک میخورد. اتفاقی که بیتلاش معلمها، ادبیات اصیل را به مدرسهها میکشاند و بی چشمداشت نمره، در حافظه محصلان و دانشجویان ثبت میکند. این اعجاز نتها و کلمههاست از گلوی کسی که حتی نیمنگاهی هم به آشفتهبازار موسیقی ندارد. عاشق است و جسورانه خطر میکند. گاهی صدای درد مردم شهرش میشود و گاهی چاووشخوان کشورش؛ و همینهاست که او را مرد خاص ترانه و موسیقی و صدا کرده، در میان جمعیت بیخاصیتهایی که نباید ملاحظه آبرویشان را کرد و باید بد بودنشان را فریاد زد؛ چراکه از خود هیچ ندارند و بازیگر کم مزد صحنهسازی عروسکگردانها شدهاند.
محسن چاوشی مخاطبی را که لذت به قله رسیدن را نچشیده، بر دوش خود گذاشته و قدمبهقدم در برف و کولاک بالا میرود. او از دامنه و زیباییهای قابلدرکش شروع کرده و هیجان فتح کردن را به مخاطبش آموخته است. از «غلط کردم غلط» و «برقصا» تا «شدهام ز ناله نالی» به آنها میگوید میشود با شعرِ درست پایکوبی کرد، با داستان درست اشک ریخت. او اگر قصد کشتنت را داشته باشد سرت را نشانه میرود نه قلبت را.
شعرهای آلبوم «بینام» از شنیدههای مردم پلی میزند برای نشنیدههای عمیقتر همان شعرها. «ای قوم به حج رفته کجایید» را ضجه میزند تا یادآوری کند این شعر فقط همین یک جمله نیست. موسیقی نیز در بخش ملودی و تنظیم بیش از اینکه بخواهد خودنمایی کند در اختیار روایت است که اینیکی از شاخصههای بارز آثار محسن چاوشی شده است و همه اینها شاید به این دلیل است که تمام مراحل این آلبوم به عهده شخص محسن چاوشی بوده و محصول تجربه و آموزهها و نبوغ او طی این سالهاست.
برای صحبت درباره جزئیات این آلبوم باید متناسب با زمان و فکری که برای تولیدش گذاشتهشده وقت گذاشت تا حق مطلب ادا شود، چون هیجان ملاقات صدایی عزیز و از غریبی حصر برگشته، در زمان کم مجال عمیقتر شدن را نمیدهد. پس به همین نکات کلی و درخشان بسنده میکنم چراکه نقد مستقل یک آلبوم از محسن چاوشی بیانصافی به سیر حسابشده و فکر شده آثار اوست.
به همین دلیل آلبوم «بینام» را باید در ادامه دیگر آثار او موردنقد و بررسی قرار داد که به نظر همچنان مقدمهای برای یک اتفاق متفاوت است؛ اتفاقی غیرقابلپیشبینی از موزیسینی که سالهاست حساب کارش را از بقیه جدا کرده است. باید نشست و قمار جدید چاوشی را تماشا کرد.