مکن در این چمنم سرزنش به خودرویی
چنانکه پرورشم میدهند میرویم (حافظ)
فاطمه تقی پور
عناصر طبیعت زنده و پویا هستند و تحولات دائمی و طراوتشان دارای ارزش بالایی است. طبیعت باعث تحریک تخیل میشود و بازی با عناصر طبیعی، خاک، گیاهان و غیره در هماهنگی حرکتی کودکان تأثیرگذار است. درواقع وقتی کودکی با مواد موجود در طبیعت خانه میسازد، در حل مسئله مهارت پیدا میکند. قایمموشک بازی در میان بوتهها و علفزارها و بالا رفتن از صخره و درخت، فعالیتهای عضلانی را تقویت میکند. محیطهای طبیعی تأثیری عمیق بر روی احساسات خالص کودکان دارند و دنیای خیالی و فانتزیای را به وجود میآورند که هیچ محدودیتی برای آن متصور نیست. «محمودی، غلامرضا، روانشناسی محیطی، ۲۸۴».
علاوه بر اینکه انسان برای بقای جسم خود نیاز به مواد غذایی دارد و از حیوانات و گیاهان و طبیعت برای رفع این نیاز استفاده میکند، برای رفع نیازهای روحی و روانی نیز به مواد موجود در طبیعت نیازمند است و این مسئله غیرقابلانکار است. در اینجا این سؤال مطرح میشود که چگونه میتوانیم از طبیعت جهت تربیت کودکانمان و بالا رفتن سطح سلامت روان آنها کمک بگیریم؟ بهتر است بدانیم ما برای موفقیت در روابط با فرزندانمان نیاز به یک پل ارتباطی محکم و قوی داریم. زمانی که این پل ارتباطی برقرار شود، اطلاعات بهصورت درست و دقیق بین ما و فرزندانمان برقرار خواهد شد.
اگر میخواهید فرزندانتان از شما حرفشنوی داشته باشند، در ابتدا با آنها ارتباط خوبی برقرار کنید. باید بدانید طبیعت برای ایجاد ارتباط و صمیمیت بین والدین و کودکان پل بسیار مناسبی است. شما میتوانید با یک برنامهریزی درست، زمان مناسبی را برای رفتن به طبیعت همراه فرزندانتان اختصاص دهید. البته سعی کنید در صورت امکان هر هفته برای رفتن به طبیعت زمانی را در نظر داشته باشید. از پیش تصمیم بگیرید که به کجا میخواهید بروید؛ کوه، پارک، جنگل، سفر کوتاهی به خارج از شهر و یا سفر چندروزهای به شهری دیگر. با توجه به زمان و هزینهای که در توان دارید، در این خصوص پیشنهادهایی به کودکانتان بدهید. شریک دانستن او در تصمیمگیری گامی برای ایجاد افزایش اعتمادبهنفس او میباشد؛ بدین ترتیب کودک متوجه میشود که در زندگی شما حضور دارد و میتواند نیاز و خواستهٔ خود را بیان کند و تصمیم بگیرد. البته باید توجه داشت نظر خواستن از کودک زمانی مناسب است که مربوط به امور فرزندتان باشد؛ در غیر این صورت در امور مربوط به بزرگترها مشورت با کودک توصیه نمیشود.
پیشنهادها را با توجه به امکان عملی شدن آنها مطرح کنید تا دچار مشکل نشوید. اجازه ندهید که کودک بخواهد برای شما تصمیم بگیرد، مگر اینکه پیشنهاد او قابلبررسی و عملی شدن باشد. شما پس از تصمیمگیری نیاز به یک برنامه دارید. چه تاریخی؟ چه ساعتی؟ با چه وسیلهای میخواهید به طبیعت بروید؟ چه زمانی بازخواهید گشت؟ چه برنامههایی درزمانی که در طبیعت هستید برای خوددارید؟
با این برنامهریزی بهطور غیرمستقیم نظم را به فرزندانتان آموزش میدهید. او یاد میگیرد چطور در زندگی برای خود برنامه داشته باشد و نظم را رعایت کند؛ درنتیجه اهمیت منظم بودن را درک خواهد کرد. وقتی به مقصد موردنظرتان در هرجایی از طبیعت رسیدید و برخی از برنامههای شما بر طبق انتظارتان پیش نرفت، بهجای ناامیدی و یأس، میتوانید کاری مطابق با امکانات موجود انجام دهید. با کسب مهارت در این کار به فرزند خود آموزش میدهید که چگونه انعطاف داشته باشد و از خلاقیت خود استفاده کند.
در برنامهای که برای سفر به طبیعت دارید، تقسیمکار کنید و مطابق با تواناییهای هرکسی به او کاری بدهید. کودک یاد میگیرد که مسئولیتی دارد و باید کار موردنظر را انجام دهد. او متوجه میشود که میتواند در زندگی و خانواده، فردی مفید باشد و فعالیتی انجام بدهد. مثلاً او را مسئول آوردن میوهها کنید. زمانی که کودک مسئولیتپذیری را درک کند و متوجه شود که دیگران روی او حساب میکنند، این مسئولیتپذیری هرگز در او از بین نخواهد رفت. قوانین سفر و حضور در طبیعت را واضح و مشخص به او بگویید. مثلاً به فرزندانتان بگویید که بدون اجازه و بهتنهایی جایی نباید بروند.
اکنونکه به مکان موردنظر در طبیعت رسیدید، اطلاعاتی را در مورد آنجا به فرزند خود بدهید. فرض کنیم وارد جنگلی شدهاید که رودخانهای از میان آن میگذرد. در آن محیط به گردش بپردازید و حس کنجکاوی را در و کودک به وجود آورید. سعی کنید ذهن کودکتان را در مورد طبیعت درگیر کنید. مثلاً در مورد انواع درختان توضیحاتی بدهید و سؤالاتی از او بپرسید؛ در مورد لزوم و اهمیت عناصری چون خورشید و آب در شکلگیریِ طبیعت؛ همچنین فواید و تأثیرات جنگل و گیاهان را برایش توضیح دهید؛ همچنین برای اینکه در طبیعت هستید و چنین امکاناتی در کشور ما وجود دارد، باید قدردان خدا باشیم. بدین شیوه کودکتان قدرشناسی را یاد میگیرد و میآموزد که بابت موهبتهایی که در زندگی دارد، سپاسگزار باشد.
از او بخواهید که عملاً سپاسگزاریاش را نشان دهد. مثلاً کودکتان با جمعآوری زباله در کیسهها و قرار دادن آن در جای مناسب این مسئله را نشان میدهد. وقتی در طبیعت هستید، هنگام قدم زدن در جنگل یا کنار رودخانه، میتوانید با فرزندتان صحبت کنید، با او در مورد خودتان، هدفها و آرزوهایتان صحبت کنید. این اتفاق منجر به بیشتر شدن احساس صمیمیت بین شما و کودکتان میشود. به او محبت کنید، کودک شما نیاز به نوازش دارد. به او بگوید دوستش دارید. این کار علاوه بر اینکه باعث افزایش نشاط و اعتمادبهنفس او میشود، نیاز او را به تعلقخاطر تأمین میکند.
نشان دادن عواطف و احساسات مثبت، باعث ایجاد احساس اطمینان و پیوند فرزند با والدین میشود. از این طریق او آموزش میبیند که چطور محبت کند و با دیگران مهربان باشد و بتواند احساساتش را بروز دهد. تحقیقات نشان دادهاند، کودکانی که بهصورت متداوم با والدین خود در تعامل هستند، شادتر از دیگر کودکان هستند.
شما میتوانید مانند او کودک شوید و با او در طبیعت به بازی یا ورزش بپردازید و به این وسیله نشاط و شادی را در خود و فرزندتان به وجود آورید. در هنگام بازی ممکن است به طرق مختلف کودکتان با خطر مواجهه شود؛ ممکن است سر بخورد یا به زمین بیفتند و آسیب بیند. شما میتوانید در مورد خطرات دیگر طبیعت مثل وجود حیوانات وحشی به او آگاهی بدهید تا بتواند مراقب خود باشد. او از دیدن چرخهٔ طبیعت متوجه میشود که زندگی در حال تغییر است؛ فصلی درختها جوانه میزنند، رشد میکنند و در فصلی دیگر میوه میدهند؛ در فصلی دیگر برگهایشان زرد و نارنجی شده و در دیگر فصل میریزد و بعد از مدتی دوباره سبز میشوند. بدین ترتیب کودک بهروشنی درمییابد که چطور زندگی در حال تغییر است و او باید صبر داشته باشد، همیشه امیدی هست که اگر روزی چیزی بر وفق مرادش نبود، میتواند امیدوار باشد که روزی دوباره اوضاع میتواند بر وفق مرادش شود.
او را با محیطزیست بیشتر آشنا کنید و در هفتههای بعدی او را بهجاهای متفاوتی ببرید؛ حیوانات را به او نشان دهید و در مورد آنها توضیح بدهید. شما با این کار اطلاعات خودتان را هم در مورد طبیعت و محیطزیست بالا خواهید برد. کودک شما باید یاد بگیرد که به قوانین محیطزیست احترام بگذارد و آنها را رعایت کند و اگر قرار است وارد قسمتی از محیطزیست و طبیعت نشود، هرچند تمایل زیادی برای رفتن به آنجا داشته باشد، به خاطر احترام به قانون تمایلات خود را کنترل کند.
کودک روابط شمارا با دیگران میبیند و با افراد دیگری که به طبیعت آمدهاند ارتباط برقرار میکند؛ و اگر به منطقه دیگری سفرکردهاید، کودک با زبان و لهجه و آدابورسوم مردمان آنجا آشنا خواهد شد و درک خواهد کرد که انسانها باهم متفاوتاند و یاد میگیرد چطور بهعنوان یک فرد اجتماعی رفتار کند؛ همچنین میآموزد دیگر مردمان را باوجود تفاوتهایشان دوست بدارد. برنامهٔ سفر به طبیعت باعث میشود که شما نسبت به او شناخت بیشتری پیدا کنید و او نیز شمارا بیشتر بشناسد؛ درنتیجه انتظاراتتان از یکدیگر درست و بهاندازه باشد.
و در پایان، خوب است کودک شما از سنین پایین بیاموزد اگر روزی نیاز به رهایی از استرس و ناراحتی پیشآمده در روزهای آتی زندگی خود پیدا کرد، برای مدت کوتاهی هم که شده به دامان طبیعت پناه ببرد. طبیعت محلی قابلاحترام است که بیشتر درسهای زندگیاش را ازآنجا یاد گرفته است. او میآموزد مانند درختها بخشنده باشد، آنها چطور میوه و سایهشان را بدون هیچ توقعی به ما میدهند. لطافت را از نوازش نسیم میآموزد؛ از همه مهمتر حضور و محبت بیانتهای خداوند را در طبیعت پررنگتر لمس خواهد کرد. قلبتان از نور خداوند روشن و روحتان از پاکی حضور او سبز باشد.