چرا روزنامه‌نگاران به مستندسازی رو می‌آورند؟

10 تیر 1398

استادان روزنامه‌نگاری پاسخ می‌دهند

شماری از روزنامه‌نگاران در سال‌های اخیر به‌جای قلم، دوربین به دست گرفته و به عرصه مستندسازی واردشده‌اند. تجربه کار روزنامه‌نگاران در عرصه مستندسازی متنوع بوده است؛ از مستندهای پرتره و گزارش‌هایی از آدم‌ها و مکان‌ها تا مستندهای حادثه محور و تحقیقی. مستندهایی مثل «گزارش یک عکس» از ساتیار امامی، «شورش علیه سازندگی» از مصطفی شوقی، «تماشاگران؛ تولد یک نسل» از خسرو نقیبی و «رزم‌آرا؛ یک دوسیه مسکوت» از احسان عمادی ازجمله این مستندهاست. در روزهای گذشته نیز نمایش مستند «میدان جوانان» ساخته مینا اکبری در گروه سینمایی هنر و تجربه آغازشده است. اکران مستند «میدان جوانان» را بهانه کردیم تا دلایل گرایش روزنامه‌نگاران به مستندسازی را بررسی کنیم. فریدون صدیقی و علی‌اکبر قاضی‌زاده، 2 استاد پیشکسوت روزنامه‌نگاری از مشابهت‌ها و تفاوت‌های این دو حرفه گفته‌اند.

مستندسازی خودش نوعی از روزنامه‌نگاری و گزارش‌نویسی است.



علی‌اکبر قاضی‌زاده: روزنامه‌نگاران می‌توانند مستندسازان موفقی باشند

مستندهایی که رنگ و بوی ژورنالیستی دارد در دنیا سابقه زیادی دارد. نمونه‌اش کارهایی است که از روی بعضی از گزارش‌های گابریل گارسیا مارکز ساخته‌اند؛ مثلاً مارکز گزارشی دارد درباره یک گورستان تاریخی که عین گزارش را مستند کرده‌اند. مستندسازی خودش نوعی از روزنامه‌نگاری و گزارش‌نویسی است. گزارش است و همه عناصر گزارش مثل روایت، واکاوی و تعمق در موضوع، زاویه دید، نقل‌قول، حضور گزارشگر و... را در خود دارد.

در گزارش‌های تصویری و مستندها عنصر حرکت آشکارتر است؛ درحالی‌که در گزارش‌های مطبوعاتی کلمه‌ها باید چنین نقشی را ایفا کنند و کار روزنامه‌نگار در چنین گزارش‌هایی سخت‌تر است؛ به‌عنوان نمونه در مستند میدان جوانان سابق شاهد صحنه‌ای هستیم که سردبیر پس از فک پلمب دفتر روزنامه به آنجا می‌رود و ناچار می‌شود که دریکی از اتاق‌ها را با لگد بشکند. اگر روزنامه‌نگار می‌خواست آن را تصویر کند باید از ریزه‌کاری‌های بسیاری استفاده می‌کرد تا حس و حال صحنه و نحوه اتفاق را نشان دهد اما وقتی فیلم ماجرا موجود است به بهترین شکل حس داستان منتقل می‌شود.

روزنامه‌نگاران به دلیل دید گزارشگرانه‌ای که دارند می‌توانند در این عرصه موفق باشند. نه اینکه عرصه مستندسازی را به روزنامه‌نگاران بسپاریم اما دید گزارشگرانه در مستندسازی می‌تواند بسیار مؤثر باشد و مستند را از یک مستند معمولی به مستندی درجه‌یک تبدیل کند. در سال‌های اخیر مستندهایی دیده‌ام که از چنین ویژگی‌هایی برخوردار بوده‌اند؛ مثل مستند عشق‌بازان که درباره کبوتربازی است و کارگردان با کنار هم قرار دادن تصویرها و نقل‌قول آدم‌ها توانسته به‌خوبی ماجراهای کبوتربازی را به تصویر بکشد. در تاریخ مستندسازی ایران نیز مستندهای ابراهیم گلستان که هم تصویر را به‌درستی می‌شناسد، هم نثر درخشانی دارد مستندهای درجه‌یکی هستند.

ورود روزنامه‌نگاران به عرصه مستندسازی اتفاق فرخنده‌ای است.

فریدون صدیقی: روزنامه‌نگاری دیگر محدود به کاغذ نیست

مستندسازی به‌نوعی مستندنویسی است که کارکرد همیشه و همواره روزنامه‌نگاری است چون کار روزنامه‌نگار گزارش واقعیت است. این دو از هم جدا نیستند. منتها گزارش‌نویسی بی‌صداست و صدا در کلمات معنا پیدا می‌کند و مفاهیم به کلمه تبدیل می‌شوند و چیدمان کلمه‌هاست که گزارش را شکل می‌دهد و در مستندسازی نور و صدا و حرکت است که نقش اصلی را ایفا می‌کند. پشت هر مستند قصه‌ای وجود دارد و قرار است قصه‌ای را بازگو کند. برای همین مستندساز باید داستان را بشناسد و ذهن خلاق و دراماتیک داشته باشد. درعین‌حال، ما در مستند باتجربه تدوین مواجهیم که یا با استفاده از تدوین چیزی را به واقعیت می‌افزاید یا اگر مستندساز کارش را بلد نباشد چیزی را از واقعیت می‌کاهد.

ورود روزنامه‌نگاران به عرصه مستندسازی اتفاق فرخنده‌ای است. زمینه‌های این اتفاق در سال‌های اخیر فراهم‌شده است. روزنامه‌نویسی در مفهوم عام تبدیل به مولتی‌مدیا شده است و دیگر فقط روزنامه‌نگاری روی کاغذ نیست. بسیاری از روزنامه‌ها مثل همشهری، ایران و اعتماد در کنار روزنامه بخش تصویری خودشان را فعال کرده‌اند؛ مثلاً‌ در ماجرایی که برای دکتر نجفی اتفاق افتاد، زمانی که ایشان جلوی دوربین قرار گرفت و جزئیات را توضیح داد، همه، ماجرا را باور کردند و بسیاری از پرسش‌ها پاسخ گرفتند.

حالا همین ماجراها اگر قرار بود که فقط از طریق روزنامه منعکس شود نیاز به روزنامه‌نگارانی کارآمد و باتجربه با قلم قوی داشت که جوری ماجرا را بنویسند که برای مخاطب باورپذیر باشد.  شاید سرخوردگی از وضعیت روزنامه‌ها و تعطیلی روزنامه‌ها و بیکار شدن از کار سبب شده است که روزنامه‌نگاران به عرصه‌های دیگری مثل مستندسازی روی بیاورند. ناگفته نماند که ارتباط با مخاطبان در مستند راحت‌تر است و مخاطبان راحت‌تر از خواندن روزنامه می‌توانند به تماشای مستند بنشینند. به نظر من دو گروه از روزنامه‌نگاران بهتر از بقیه می‌توانند سراغ مستندسازی بروند؛ دسته نخست خبرنگاران حوزه‌های ادبیات و هنر که داستان‌نویسی و ادبیات را می‌شناسند و درام را می‌فهمند و درک بهتری از درام دارند. دسته دوم خبرنگاران گروه حوادث هستند که با وقایعی سروکار دارند که می‌توانند دستمایه ساخت مستند باشند؛ مثلاً خاطرم هست زمانی که در هفته‌نامه حوادث بودم یکی از خبرنگارانی که با ما کار می‌کرد ارد عطارپور بود. کسی که بعدها بیشتر به حوزه مستندسازی رفت و الان یکی از بهترین مستندسازان ایران است.

مرتضی کاردر، همشهری