نقد فیلم «شاه آرتور: افسانه شمشیر» ساخته گای ریچی

30 ارديبهشت 1396
شاه آرتور: افسانه شمشیر/ King Arthur: Legend of the Sword شاه آرتور: افسانه شمشیر/ King Arthur: Legend of the Sword

هیاهوی بسیار برای هیچ

«گای ریچی» در فیلم‌های خود نشان داده است که می‌تواند یک درام جنایی که در لندن رخ می‌دهد را به یک نمایش پرزرق‌وبرق سینمایی تبدیل کند. برای اثبات این ادعا کافی است به فیلم‌های موفق او مثل «قفل»، «انبار و دو بشکه باروت»، «کیف‌قاپی» و «راکان رولا» دقت کنید؛ اما به‌کارگیری این برش‌های سریع و ریتم منقطع برای روایت یک داستان اساطیری آرتوری قطعاً به کار نمی‌آید و نتیجه‌اش، یک فیلم آشفته و پرخشونت می‌شود. این همان بلایی است که بر سر فیلم «شاه آرتور: افسانه شمشیر» آمده است. کارگردان این اثر حماسی خسته‌کننده است تصور می‌کند اگر فیلم را طولانی و پرسروصدا کرده و مضمون‌های موردنظرش را چند بار تکرار کند، ممکن است بیننده به این نتیجه برسد که فیلم واقعاً حرف‌های جدی برای گفتن دارد. این تصور کاملاً اشتباه است. 

سبکی که ریچی برای روایت زندگی  شاه آرتور انتخاب کرده شباهت زیادی به سریال «بازی تاج‌وتخت» دارد، البته به نظر می‌رسد کارگردان هنگام تماشای این سریال چندان هوشیار نبوده است! چون خبری از آن شور حماسی «بازی تاج‌وتخت» نیست و نوعی سبک‌بالی در این فیلم دیده می‌شود. همان حس آشنایی که تماشاگران هنگام تماشای دو «شرلوک هلمز»ی که ریچی ساخت، با آن مواجه می‌شوند. برای این فیلم از آزاردهنده‌ترین عناصر استفاده‌شده است: یا در حال شنیدن موسیقی‌های کوبنده و پر ضرب هستیم، یا در حال تماشای مجموعه‌ای از کلیشه‌های تمام‌نشدنی. تهاجم‌های بصری بی‌وقفه فیلم‌ساز به بیننده، با یک صحنه مهمل شروع می‌شود. یک گله فیل در حال حمله به «شاه اوتر» هستند، او متوجه می‌شود که «ورتیگرن»، دشمنی در لباس دوست، به او خیانت کرده است. این دشمن به دنبال این است که پسر جوان پادشاه را به قتل برساند. ولی از این خبرها نیست. پسربچه را فراری می‌دهند. او در یک‌خانه بدنام بزرگ می‌شود. جایی که روسپی‌ها در مورد زندگی، درس‌های بی‌شماری به این پسر جوان می‌دهند. 

در همین لحظه است که آرتور موفق می‌شود شمشیر «اکسکالیبور» را از سنگ بیرون بکشد، این پادشاه زیباروی متوجه می‌شود که برای دستیابی به اهدافی بزرگ‌تر و بهتر وارد این دنیا شده است. مسلماً ورتیگرن مرگ این پادشاه را می‌خواهد. البته کشتن آرتور کار راحتی نیست. چراکه او دوستان زیادی دارد. دوستانی با اسامی عجیب‌وغریب مثل «وت استیک»، «بک لک» و «جرج چینی». البته بعداً یک نیروی کمکی حرفه‌ای‌تر هم به حفاظت از آرتور می‌پردازند. این نیرو عبارت‌اند از بدیور پر ابهت، بیل کمان دار و یک موجود جادویی ذهن خوان به نام ساحره. به‌این‌ترتیب تیم آرتور تکمیل می‌شود و او به سراغ از میان برداشتن رقبا و نشستن بر مسند پادشاهی می‌رود. 

اگر به امید تماشای دژ معروف کملوت و رابطه‌های مختلف شخصیت‌های افسانه‌ای داستان شاه آرتور می‌خواهید این فیلم را ببینید، انتخاب اشتباهی کرده‌اید. ریچی کارگردانی نیست که این نوع توقعات شمارا برآورده کند. او بیش‌تر از نبرد ارتش‌های مختلف لذت می‌برد. به همین دلیل در طول دو ساعت عذاب‌آور و کسالت‌بار فیلم، ریچی با مبارزه‌های مختلف ما را خفه می‌کند. ارتش‌های دیجیتالی فیلم به حدی ساده و ابتدایی ساخته‌شده‌اند که بازی‌های کنسول «نینتند» و در مقابل آنان، جایگاهی خدای گونه دارند. شاه آرتور: افسانه شمشیر، یک هیاهوی بسیار برای هیچ است. 

پیتر تراورس، رولینگ استون

  

گزیده نظرات منتقدان:

گای ریچی آخرین کارگردانی است که افسانه قدیمی «شاه آرتور» را مقابل دوربین برده است. این فانتزی 175 میلیون دلاری به‌عنوان جدیدترین محصول استودیوی «برادران وارنر» از جمعه آینده (12 مه) در سینماهای دنیا روی پرده رفته است. به دنبال نمایش ویژه این فیلم 126 دقیقه‌ای برای اهالی رسانه و منتقدان، به نظر می‌رسد نتیجه تلاش ریچی برای به تصویر کشیدن برداشتی مدرن از قصه پادشاه افسانه‌ای بریتانیا ناموفق بوده است. بخشی از واکنش منتقدان سرشناس امریکا درباره فیلم پرهزینه «شاه آرتور: افسانه شمشیر» - از کارگردانی ریچی گرفته تا شیوه روایت این افسانه قدیمی - را اینجا دنبال کنید.

تاد مک کارتی: نابهنجار، مطنطن و کش‌دار

تاد مک‌کارتی، منتقد نشریه «هالیوود ریپورتر» ساخته ریچی را «نابهنجار، مطنطن و کش‌دار» توصیف کرده و آن را «فیلمی سخیف و مبتذل متعلق به دورانی مبتذل» دانسته است. هرچند، در ادامه نقد خود تلاش کرده از ریچی در مقام کارگردان و سازنده اثر تااندازه‌ای دلجویی کند. او تأکید کرده بعضی از سکانس‌های فیلم بسیار درخشان و هوشمندانه طراحی‌شده است: «او (ریچی) نخواسته از روش‌های ملال‌آور سنتی در روایت استفاده کند، به همین خاطر راه‌های بسیار میان‌بری برای انتقال حجم بالایی از اطلاعات یافته و رویکردی جسورانه را در روایت داستان پس‌زمینه به کار بسته و لحظه‌ای، حتی لحظه‌ای به دامن تشریفات و تقدیس بیهوده نلغزیده است.»

ایوان ساتهاف: یک مزخرف به‌تمام‌معنا

ایوان ساتهاف منتقد فیلم در توصیف «شاه آرتور» ریچی می‌نویسد: «نه‌فقط یک کلیپ موسیقی پر جنب‌وجوش است، بلکه یک مزخرف به تمام معناست.» ساتهاف شکوائیه خودش را با این جمله ادامه می‌دهد:‌ «کل فیلم تقلایی است که هرازگاهی با بخش‌های خوبی همراه شده است ... این فیلم متعلق به اکران‌های ماه فوریه است که به اسم یکی از فیلم‌های پر سروصدای اکران تابستان مخاطب را فریب می‌دهد.»

جیمی فامیوروا: ازهم‌گسیخته و فاقد تأثیرگذاری

جیمی فامیوروا منتقد «امپایر» هم به همین اندازه از فیلم ریچی ناامید شده و آن را اثری «ازهم‌گسیخته و فاقد تأثیرگذاری لازم» توصیف کرده است. او همچنین سازندگان این فانتزی پرهزینه را متهم به استفاده از رویکردی راحت‌طلبانه در کاربرد بیش‌ازحد جلوه‌های ویژه کرده است.

دیوید ارلیک: ملال‌آور

دیوید ارلیک منتقد «ایندی وایر» نیز با همین شدت و حدت به سازندگان نسخه جدید «شاه آرتور» تاخته است و تنها نکته قابل‌توجه فیلم را در همین یک نکته خلاصه کرده: «اگر این فیلم تا این اندازه ملال‌آور نبود، آدم مبهوت می‌ماند که ریچی و همکاران فیلم‌نامه‌نویسش – لینونل ویگرام و جابی هرولد –  با چه سرعتی موفق شدند چنین زباله‌ای را روانه پرده سینما کنند.» ارلیک در ادامه با حمله به شیوه روایی قصه فیلم تأکید می‌کند: «به لحاظ بصری، فهم این‌که دقیقه‌به‌دقیقه فیلم دقیقاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است، ناممکن به نظر می‌رسد.»

بیلگه ابیری: روخوانی ناشیانه

از همه تندتر، واکنش بیلگه ابیری منتقد «ویلج وویس» به ساخته ریچی است که می‌نویسد: «منصفانه بخواهیم قضاوت کنیم، اصلاً نباید این فیلم را حتی در حد «برداشتی» از افسانه شاه آرتور به‌حساب بیاوریم. سناریوی این فیلم بیش‌تر به روخوانی ناشیانه یک کودک 12 ساله از روی قصه اصلی می‌ماند.» او در ادامه نقد خود اضافه می‌کند: «خجالت‌آور تر این‌که بارقه‌هایی حقیقی از هوشمندی و الهام در فیلم وجود دارد و دروغ است اگر بگویم از تماشای بیش‌تر فیلم لذت نبردم.»

پیتر برادشاو: به طرز شگفت‌انگیزی سرگرم‌کننده

بااین‌همه، به‌دوراز انصاف است اگر به نقدهای مثبتی که درباره این فیلم نوشته‌شده، اشاره نشود ازجمله پیتر براد شاو منتقد «گاردین» که اغلب لحظات ساخته ریچی را «به طرز شگفت‌انگیزی سرگرم‌کننده» دانسته و آن را مفرح‌تر از برداشت فاخر آنتوان فوکوا از افسانه شاه آرتور – که در سال 2004 روی پرده رفت –  توصیف کرده است. حتی بااین‌حال، براد شاو هم معترف است که در بهترین حالت، ساخته ریچی یک فیلم بلند شدیداً ناهمگون و غیر یکدست است.

شاه آرتور: افسانه شمشیر  King Arthur: Legend of the Sword

کارگردان: گای ریچی. نویسندگان فیلم‌نامه: جوبی هارولد، گای ریچی. بازیگران: چارلی هونام، جود لا، آسترید به رژه – فریسبه، اریک بانا، دیوید به کام. سال اکران: ۲۰۱۷