بخشي از تازه‌ترین گفت‌وگوی فرانسيس فورد كاپولا با رولينگ استون

07 تیر 1398
فرانسيس فورد كاپولا فرانسيس فورد كاپولا

دشواری‌های ساخت فیلم با بازیگران بزرگ

سلیس: فرانسيس فورد كاپولا پس از هشت سال غيبت از سينما و فیلم‌سازی گفته است بالاخره كار روي پروژه ساخت «مگالاپليس» را كه سال‌ها پیش‌ طرح‌ریزی كرده و با دردسرهاي مالي مواجه شده بود، شروع خواهد كرد.

او اين خبر را پس از اكران «اينك آخرالزمان: تدوين نهايي» در جشنواره فيلم ترايبكا كه آوريل برگزار شد، اعلام كرد؛ اين كارگردان 80 ساله برخي صحنه‌ها را از نسخه طولاني «اينك آخرالزمان احياشده» حذف و برخي عناصر «نامتعارف‌تری» را كه در تدويني كه سال 1979 براي اكران در سالن‌های سينما در نظر گرفته‌شده بود، به اثر اضافه كرده است. «اينك آخرالزمان» و آنچه اين فيلم درباره دگرگوني اثري هنري هم در فرم و هم در اذهان بينندگان و منتقدان، بيان می‌کند، بهانه‌ای به ديويد في‌ير، خبرنگار رولينگ استون داد تا با كاپولا به مصاحبه بنشيند.

پرسش و پاسخ‌های اين گفت‌وگو يادآور اين نكته است كه فیلم‌ساز «پدرخوانده» چه متفكر پيشرويي است؛ او سال‌ها پيش از استيو جابز، انقلاب گوشی‌های هوشمند را رقم زد. فيلم «اينك آخرالزمان» در سال 1979 وقتي روي پرده رفت با جو بدي روبه‌رو شد و حتي به هنگام اكرانش بسياري اين اثر را يك شكست بزرگ می‌دانستند اما حالا اين اثر را فيلمي كلاسيك تلقي می‌کنیم. كاپولا درباره واکنش‌های منفي به فيلم حماسی‌اش درباره جنگ ويتنام (كه در بخش اصلي جشنواره كن حضور داشت و نامزد بهترين فيلم آكادمي اسكار شد) گفته است: «آثار آوانگارد ديروز، طرح پیش‌زمینه امروز محسوب می‌شوند. برخي هنرمندان در زمانه خودشان شناخته‌شده هستند اما ممكن است ما نامي از آن‌ها نشنويم؛ اما براي داشتن نقاشی‌های «شکست‌خورده‌هایی» مانند ونگوگ و روسو كه مجبور بودند تابلوهایشان را با چرخ‌دستی این‌طرف و آن‌طرف ببرند، سر و دست می‌شکنید.»

«چيزهايي كه به خاطرشان در جواني موردحمله قرار می‌گیرید همان چيزهايي هستند كه در پيري به خاطرشان جايزه یک‌عمر دستاورد هنري دريافت می‌کنید.»

 كاپولا در ادامه گفته است: «چيزهايي كه به خاطرشان در جواني موردحمله قرار می‌گیرید همان چيزهايي هستند كه در پيري به خاطرشان جايزه یک‌عمر دستاورد هنري دريافت می‌کنید.» اين كارگردان در زمان ساخت «پدرخوانده» با مديران اجرايي كمپاني پارامونت درگير شده بود؛ تجربه‌ای منفي كه می‌گوید باعث شد تقریباً ساخت دنباله اين اثر، «پدرخوانده قسمت دوم» را رد كند اما وقتي متوجه شد فيلم می‌تواند ابزاري براي انتقال ایده‌ای ديگر باشد، دوباره روي صندلي كارگرداني اين پروژه تكيه زد.

«فارغ از روايتي كه در نخستين فيلم «پدرخوانده» گذشت، ايده ساخت فيلمي درباره يك مرد و پسرش را در ذهنم داشتم و سعي می‌کردم ماجراهاي آن‌ها را وقتي هر دو يك سن را می‌گذرانند، مقايسه كنم. فقط اين ايده را در سر داشتم اما فكر می‌کردم قسمت دوم با اين ايده جواب بدهد كه داد.» دنباله فيلم با دشواری‌هایی روبه‌رو شد: آل‌پاچینو آن‌قدر از پیش‌نویس اوليه فيلم بدش آمد كه حاضر به نقش‌آفرینی دوباره شخصيت مايكل كورلئونه نشد، ريچارد اس. كاستلانو كه نقش كلمنزا را در قسمت نخست ايفا كرده بود، با اين شرط حاضر به بازگشت بود كه خودش دیالوگ‌هایش را بنويسد، درنتیجه شخصيت كلمنزا پيش از «پدرخوانده قسمت دوم» از دنيا رفت و مايكل وي. گازو نقش مشابه كلمنزا، فرانك پنتانگلي را ايفا كرد و البته مارلون براندو از حضور در آخرين صحنه «پدرخوانده قسمت دوم» امتناع كرد.

براندو در نقش كلنل كورتز در «اينك آخرالزمان» ظاهر شد اما همان‌طور كه در ساخت مستند «دل تاريكي» می‌بینیم، تحمل حضورش درصحنه فیلم‌برداری سخت بود. حتي باوجوداین، طبق مصاحبه رولينگ استون، كاپولا هنوز هم براندو را قهرمان حقیقی‌اش می‌داند. «براندو می‌توانست ساعت‌ها درباره موريانه حرف بزند، يا درباره نخستين مهاجران چيني امريكا، يا اينكه موج‌های كوتاه راديو چطور كار می‌کنند. او ميل بی‌نظیری براي درك مسائل داشت.»

درنهایت، دردسرهايي كه كاپولا با آن‌ها درگير شد، نتیجه‌بخش بود: هر دو قسمت «پدرخوانده» جايزه اسكار بهترين فيلم را به دست آوردند و «اينك آخرالزمان» را حالا يكي از بهترين فیلم‌های جنگي تاريخ می‌شناسیم. شايد حالا بايد از او به خاطر وفور دنباله‌هایی كه اين سال‌ها ساخته می‌شود، تشكر كنيم. كاپولا با آه‌وافسوس می‌گوید: «فكر می‌کنم همین‌طور است. ايده ساخت يك فيلم گانگستري ديگر درست پس از قسمت اول، برايم مثل لعن و نفرين بود!» مدام به او می‌گفتند: «حالا كه فرمول كوكاكولا داري! چرا كارخانه کوکاکولا سازی راه نمی‌اندازی؟!» و كاپولا در جوابشان می‌گفت: «از این‌جور آدم‌ها نيستم. ترجيح می‌دهم كار خودم را بكنم و از زندگی‌ام لذت ببرم.»

براندو در نقش كلنل كورتز در «اينك آخرالزمان» ظاهر شد اما همان‌طور كه در ساخت مستند «دل تاريكي» می‌بینیم، تحمل حضورش درصحنه فیلم‌برداری سخت بود.

اما اين كارگردان درزمینه ديگري هم پيشرو است. او گفته است ايده گوشی‌های هوشمند را سال‌ها پيش از اختراعشان در سر داشت: «با آقاي آكيو موريتا در كمپاني سوني دوست بودم. چيزي را كه با چوب بالسا، كامپيوتر بتاي كوچكي از انگليس و يك دستگاه ضبط‌صوت ساخته بودم، نشانش دادم و به او گفتم: «اين ماشين در آينده ساخته می‌شود. الآن اگر چيزي بخواهي بايد رانندگي كني تا بتواني آن را گير بياوري و بخري؛ اما در آينده، فقط دست در جيبت می‌کنی و سفارشش را می‌دهی.» بنابراين من را به بخش تلفن كمپاني سوني فرستاد. خيلي زود فهميدم آن‌ها هنوز هم گرفتار دوره الكساندر گراهام بل بودند و اين چيزي را كه ساخته بودم، نشانشان دادم، درواقع همان چيزي كه گوشي هوشمند می‌شد و نخير، خبري از تشكر و علاقه نشد.» اگر كاپولا از چنين امتيازي برخوردار بود، مطمئناً ساخت «مگالاپليس» را چند دهه‌ای به تعويق نمی‌انداخت و منتظر سرمايه نمی‌ماند.

ایندی وایر، ترجمه: بهار سرلك، اعتماد