نماینده سینمای ایران در بخش مسابقه، فیلم «خوک» ساخته مانی حقیقی بود که از جوایز نصیبی نبرد و مورد استقبال منتقدان هم قرار نگرفت. این فیلم در جدول مجله سینمایی اسکرین، یکی از چهار فیلم بخش مسابقه بود که در نظر منتقدان رأیدهنده زیر متوسط ارزیابی شد.
این دوره از جشنواره در حالی به پایان رسید که بخش مسابقه آنیکی از ضعیفترین دورههای خود را طی سالهای اخیر پشت سر گذاشت و بدین ترتیب به نظر میرسد فشار جمعی از اهالی سینمای آلمان برای عدم تمدید حکم رئیس این جشنواره (دیتر کوسلیک) پس از به پایان رسیدن مدتزمان این ریاست در سال آینده، به واقعیت نزدیکتر میشود.
خرسهایی که به خانه رفتند
برندگان این دوره در حالی اعلام شد که هیچکس نمیتوانست پیشبینی کند که چه فیلمهایی خرسهای این دوره را به خانه خواهند برد. در فقدان اثر یا آثاری چشمگیر که همه درباره آنها متفقالقول باشند، هیئتداوران به ریاست تام تیکور (سازنده بدو لولا، بدو) از میان نوزده فیلم بخش مسابقه، فیلمی را بهعنوان برگزیده این دوره از جشنواره انتخاب کردند که نظر مساعد منتقدان را به همراه نداشت.
«لمسم نکن» اولین ساخته آدینا پینتیلی جستوجویی است درباره مفهوم رؤیایی با تماس فیزیکی و جنسیت، در دورهای که در غرب، در جهتی کاملاً مخالف دهه هفتاد میلادی، روزبهروز هر نوع تماس یا رابطه جنسی به یک مسئله غامض و پیچیدهتر از پیش بدل میشود.
فیلم «صورت» ساخته مالگورزاتا اسزوموفسکا از لهستان برنده جایزه بزرگ داوران این دوره بود؛ فیلمی درباره لهستان امروز که موفقیت دیگری را برای زنان فیلمساز رقم زد.
خرس نقرهای بهترین کارگردان به وس اندرسون رسید؛ فیلمسازی که جشنواره برلین را برای اولین بار با فیلمی انیمیشن افتتاح کرد. «جزیره سگها» انیمیشن پرسروصدا و پرخرجی است که میتواند علاقهمندان وس اندرسون را احتمالاً راضی کند، اما جدای از چند ایده جذاب بههیچوجه قابلمقایسه با انیمیشنهای شگفتانگیز این سالها، نظیر «لاکپشت قرمز» ساخته میکائیل دودوک دو ویت، نیست.
تنها جایزه قابل پیشبینی که خیلیها درباره آن توافق داشتند، جایزه بهترین بازیگر زن بود که به آنا برون از پاراگوئه رسید برای فیلم «وارث» ساخته مارچلو مارتینزی درباره یک زوج پیر دگرباش که با زندان رفتن یکی از آنها، دیگری با زندگی تازهای روبرو میشود. این فیلم جایزه بهترین فیلم بخش مسابقه فیپرشی (انجمن بینالمللی منتقدان سینمایی) را به دست آورد.
جایزه بهترین بازیگر مرد به یک بازیگر نوجوان رسید؛ آنتونی باجون برای فیلم «نیایشگر» ساخته سدریک کان که داستان پسر نوجوان معتادی را روایت میکند که در یک مرکز بازپروری مسیحی با نوع دیگری از زندگی و ایمان روبرو میشود؛ فیلمی که بهراحتی میتوانست کوتاهتر باشد و درنتیجه جذابتر، درحالیکه در شکل فعلی به تکرار میرسد.
دیگر فیلمهای بخش مسابقه
«سه روز در کبرون» ساخته امیلی عاطف فیلمساز ایرانیالاصل، به نظر میرسید که بهراحتی میتواند یکی از فیلمهای موفق در جوایز این دوره باشد، اما از جوایز بینصیب ماند. فیلم داستان سه روز از زندگی رومی اشنایدر، ستاره سرشناس آلمانی را روایت میکند که برای رهایی از مشکل نوشیدن الکل تلاش ناموفقی را به نمایش میگذارد. این فیلم سیاهوسفید با بازی دیدنی ماری بومر در نقش رومی اشنایدر، لحظههای جذابی را از زندگی یک ستاره سینما و تقابل آن با دنیای یک مادر و همینطور رابطه ستاره/ روزنامهنگار ارائه میکند؛ هرچند درصحنههایی تن میدهد به تصویری کلیشهای از حرفه روزنامهنگاری.
فیلم چهارساعته لاو دیاز با عنوان «فصل شیطان» از فیلیپین، بهمانند دیگر آثار این فیلمساز، آنقدر طولانی است (بدون هیچ دلیل منطقی؛ مثلاً تماشای کامل آواز خواندن یک نفر با دوربین ثابت و بعد نفر بعدی در همان کادر) که تماشایش را مشکل میکند و «دمزل» وسترنی ساخته دیوید و ناتان زلنر، همه را هم صدا کرد که با یکی از بدترین فیلمهای سال در جشنواره امسال روبرو هستند.
«نگران نباش، با پای پیاده جای دوری نمیره» ساخته تازه گاس ون سنت هم او را دور از دوران اوجش به نمایش میگذارد و «دوولاتوف» ساخته آلکسی جورمن جونیور فیلمساز روس، بهرغم تصاویر زیبا بهشدت درگیر بحثهای کشدار روشنفکرانه میشود.
«اوا» ساخته بنوآ ژآک و «نام برادر من رابرت است، او یک احمق است» ساخته فیلیپ گرونینگ، دو فیلم دیگری بودند که به سبب ساختاری ضعیف و درونمایهای شعاری و سطحی حیرت تماشاگران جشنواره برلین را برانگیختند.
تصویر نوجوانان ایرانی
پس از نمایش خوک در بخش مسابقه و هجوم ساخته شهرام مکری در بخش پانوراما در روزهای نخستین جشنواره، دو فیلم ایرانی دیگر جشنواره امسال که هر دو در بخش نسل (جنریشن) نمایش داشتند، با استقبال تماشاگران روبرو شدند.
«هرمز و هندی» ساخته عباس امینی - که پیشتر با والدراما در برلین حضور داشت- داستان ازدواج زودهنگام دو نوجوان در ناحیه فقیرنشین و مشکلات آن را روایت میکند که در آن شروشور نوجوانی با مقررات وزندگی سخت آنها سازگاری چندانی ندارد و «درساژ» اولین ساخته پویا بادکوبه- که از سوی داوران این بخش موردتقدیر قرار گرفت- در میان چهار فیلم ایرانی امسال، موفقترین آنها بود؛ این بار حکایت نوجوانی عاشق یک اسب که میخواهد خلاف جریان حرکت کند، با شیوه روایتی نهچندان کامل اما درگیر کننده و جذاب.