گفت‌وگوهای کیشلوفسکی منتشر شد

27 تیر 1395

کتاب «زندگی‌ام همه‌چیز من است» شامل مجموعه گفت‌وگوها با کریستف کیشلوفسکی کارگردان لهستانی سینما، به‌تازگی با گزینش و ترجمه آنا مارچینوفسکا توسط نشر ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

گردآورنده و مترجم این گفتگوها، در سال ۲۰۱۳ در جشنواره بین‌المللی فیلم در تهران، مترجم یک خانم لهستانی به نام درتا پاچیارلی بوده که عضو هیئت‌داوران این جشنواره بوده است. پاچیارلی مشاور سینما، برگزارکننده کارگاه‌های بین‌المللی کارگردانی، رئیس انستیتوی هنری لهستان در برلین، مؤسس بخش سینمای انستیتو هنری لهستان در برلین، عضو آکادمی اروپایی فیلم و از دوستان نزدیک کیشلوفسکی است.

پاچیارلی در روز خداحافظی از تهران و برگشت به کشورش به مترجم این اثر می‌گوید که یکی از چیزهایی که او را متعجب ولی درعین‌حال خوشحال کرده این است که همه‌کسانی که در طول این سفر سر راهش قرار گرفتند، کیشلوفسکی و کارهای او را می‌شناختند. آنا مارچینوفسکا می‌گوید او در ادامه از من پرسید که نظرم چیست که کیشلوفسکی را به علاقه‌مندان ایرانی، بیشتر معرفی کنیم؟  به‌این‌ترتیب، کتاب پیش رو متولدشده است.این کتاب، حاوی گفت‌وگوها و صحبت‌های شخصی کیشلوفسکی است که از منابع متفرق گردآوری‌شده‌اند؛ از برنامه‌های تلویزیونی ضبط‌شده تا نوشته‌های دوستان و همکاران کیشلوفسکی که درباره کار و رابطه‌شان با او حرف زده بودند و در مجله‌ها و کتاب‌های مختلف به چاپ رسیده‌اند.پیشگفتار، یک‌دریک، صد سؤال از کیشلوفسکی (قسمت اول)، صد سؤال از کیشلوفسکی (قسمت دوم)، او سنگ صبور بود، پایانی نیست، از کریستف، زندگی یعنی همه‌چیز و تصاویر بخش‌های مختلف کتاب «زندگی‌ام همه‌چیز من است» را تشکیل می‌دهند.

در قسمتی از گفتگوهای این کتاب می‌خوانیم:

فیلم‌های شما هم از عشق بی‌نصیب نیستند. این اواخر فیلم قرمز، آخرین قسمت سه رنگ، به سینما آمد. رنگ قرمز نماد برادری است. چرا آن را به عشق شکست‌خورده ربطش دادید؟

نه اصلاً ربطش ندادم.

مگر این‌جوری نیست که یک قاضی بازنشسته در پاییز زندگی‌اش باخانمی زیبا آشنا می‌شود و متوجه می‌شود که دیگر دوره عشق و عاشقی‌اش گذشته و به این حسی که آن‌قدر در زندگی‌اش آدم مهم است، موقعی که وقتش بوده، توجه نکرده.

بله قاضی این آگاهی را دارد، اما مشکل اینجاست که او این حس را نمی‌تواند و نمی‌خواهد باکسی تقسیم کند. او اگر با ولنتاین آشنا نمی‌شد، هرگز به هیچ‌کس این را نمی‌گفت.

بازهم یک اتفاق باعث شد که آدم آنچه را سال‌ها پنهان می‌کرده، فاش کند؟

به نظرم این قاضی خودش شرایطی را به وجود می‌آورد که خودش را یک‌جور دیگر نشان بدهد. گاهی روی آوردن به انسان دیگری، به حرف‌هایش، به رفتارش... برادری است. اگر این کار بی‌غرض باشد، اگر نتیجه‌اش بیداری علاقه به انسانی دیگر باشد و باعث توجه و صرف وقت بیشتری برای طرف مقابل بشود، ممکن است که این نوع برادری در عصر امروز از همه مهم‌تر و ضروری‌تر باشد. نمی‌گویم که حتماً این‌جوری است اما ممکن است باشد.

پس اگر تعریف برادری این باشد، به نظر شما، فرصت برای ارتباط برقرار کردن بین آدم‌ها وجود دارد؟

آره، این ممکن است یک فرصت باشد.

این کتاب با ۱۴۴ صفحه مصور، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۹۵ هزار ریال منتشرشده است.