در اجرای متنهای کلاسیک، مانند آثارِ شکسپیر، همواره این پرسش وجود دارد که تا چه حدی میتوان انتظار وفاداری به متنِ اصلی را داشت و در برابر تا چه حد مجاز به برهم ریختنِ قواعد متن اصلی هستیم. این پرسش صرفنظر از ضرورتهای معنایی و مضمونیِ آثار کلاسیک، ناشی از شکاف زمانِ میان نوشته شدن متن و اجرای آن است که دربرگیرنده تحولاتِ تاریخی و اجتماعی و ادبی است و پاسخ را بیتردید میبایست در نحوه اجرا و کارگردانی آن جستجو کرد. اجرایِ دکتر مسعود دلخواه از شاه لیر مصداق چنین نگرشی است. اجرایی که بهرغم وفاداریاش به متن شکسپیر، متفاوت و خلاقانه است و امضایِ کارگردان بهعنوان دراماتورژ و خالقِ متنی دیگر (متنِ دوم)، جابهجای آن مشاهده میشود.
در اجرایِ تازه شاه لیر، ما در نگاهِ اول با روایتی کاملاً شناختهشده و بسیار آشنا روبرو هستیم. خط داستانی، شخصیتها، روابط و تا حد زیادی گفتارها، همان است که بیشوکم در متن شکسپیر خواهیم یافت؛ اما تمام اینها تنها یک قاب است که متنِ تازه و اجرایِ دوباره شاه لیر را در برگرفته، درحالیکه نظامِ نشانهایِ دیگری پشت این قاب در حالِ انجام دیالوگی دیگر با مخاطب است. چنانکه هرچه در اجرا پیش میرویم قابِ اولیه کمرنگتر میشود و مفاهیم رنگِ تازهای مییابند و تصاویر دیگری پدیدار میگردد. زبانِ اجرایِ تازه از شاه لیر، زبانی فلسفی، شاعرانه و استعاری است که تلاش میکند بهجای تقلید از واقعیتها، در برابرشان قد علم کند و آنها را به چالش بکشاند. بهاینترتیب، مفاهیم متنِ شکسپیر، در اجرای دکتر دلخواه، بهجای تأثیرگذاری بر مخاطب، پرسش ایجاد مینمایند. شاهِ لیرِ شکسپیر بیشتر از هر چیز قربانی غرور خویش است، اما شاه لیری که نقشِ آن را مهدی سلطانی ایفا مینماید، هرگز قربانی نیست. بلکه از اندوهِ لغزندهای رنج میبرد که حاصلِ آگاهی از حقیقت است. حقیقتی که تنهاییِ بزرگِ انسان را در جهانی بیگانه و بیرحم رقم میزند.
استفاده خلاقانه از موسیقی در شکلگیری چنین نظامی بسیار نقش دارد. بخش اعظمِ اجرا بر عهده گروههایی از همسرایان، نوازندگان و آوازهخوانانی است که با زبانهای مختلف خطاب به بازیگرها یا تماشاگرها سخنانی میگویند. آوازهایی که گاه همسرایانِ تراژدیهای یونان را تداعی میکنند و گاه موسیقیهای محلیِ مردمی از مناطقِ مختلفِ اروپا و گاه بهسادگی به زبانِ شعر، وارد جریانِ داستان میشوند. آنها نقاطِ تأملی هستند که برای لحظاتی فضای صحنه را در دست میگیرند و با ایجاد فاصله میان متنِ شکسپیر و مخاطب، مفاهیم دیگری از جنس زمان را واردِ اجرا میکنند. بهاینترتیب بهرهگیری از تکنیکهایِ مدرنی مانند سولیلوگ، کنارهگوییها و گفتوگوهای مستقیم با تماشاگر، همه و همه به نظر میآید تلاشِ هوشمندانهای برای ایجادِ فضایی دیالکتیک میانِ زمانِ شکسپیر و زمانِ ما و میانِ سرزمینها و میانِ مردمان و حتی فراتر از آن میانِ تاریخی بوده است که میگذرد و این وجه از اجرای شاه لیر است که به آن اهمیتی دیگر میبخشد و ضرورت واکاویِ نشانهها و نظامِ معنایی آن را پدید میآورد که البته پرداختن به آن، مجالی بیشتر و دانشی عمیقتر میطلبد.
درواقع در اجرای تازه شاه لیر، ما با دو متنی که آگاهانه درهمآمیختهاند روبرو هستیم. متنِ اصلی روایت شکسپیر است از شاه لیر و متنِ دوم، کُنشِ ذهنِ انسانِ معاصر است درگذری بیبازگشت در دالانِ زمان، تاریخ و فرایندهای اجتماعی.
دراماتورژیِ دکتر مسعود دلخواه از متنِ شکسپیر، ضمنِ وفاداری به روایت اصلی، «چارچوبِ آن را میگسلد و بهسوی تماشاگران یورش میبرد.» و این تناقضِ آشکاری است که با حفظِ همزمانِ ساختارِ اصلی و واسازیِ آن در متنِ دوم، پیش میرود. این بهرهگیریِ هوشمندانه، تنها در به خدمت گرفتنِ عناصری نظیرِ موسیقی یا پیکرهبندی متن نیست. اهمیت بازیها (درآمیختگی کلام و حرکت)، میزانسنها، طراحیِ ساده و مؤثر صحنه، بهرهگیری از نور و صدا، به یاریِ حفظِ این وحدت آمده است. نتیجه اینکه اجرایِ دکتر دلخواه از شاه لیر، هم لذت میآفریند و هم موجب تحسین و تأثیر است.
فرشته نوبخت
شاه لیر
اثر ویلیام شکسپیر، دراماتورژ، کارگردان و تهیهکننده: مسعود دلخواه، آهنگساز و رهبر گروه موسیقی: نادر مشایخی، مشاور پروژه: قاسم جعفری، دستیار اول کارگردان، برنامهریز و مدیر تولید: عرفان شیرنگی، دستیاران هنری کارگردان: رباب معزز، حمیدرضا هدایتی، دستیار دوم کارگردان و مدیر صحنه: صادق حیدری، طراح گریم: ماریا حاجیها، طراح صحنه و لباس: استودیو زیرزمین (سحر آشتیانی، آلاله امیری، هانیه شجاع، مهرو صیاد)، مدیر هنری صحنه و لباس: شیما میرحمیدی، مستندساز و سازنده تیزر: حسین الهیاری، طراح نور: رضا خضرایی، طراح گرافیک: محسن عامل، عکاس: فرهاد فروغی. بازیگران: مهدی سلطانی، الهام پاوه نژاد، بهاره رهنما، خسرو شهراز، رحیم نوروزی، محمدصادق ملک، ناصر عاشوری، محمدرضا علی اکبری، حمیدرضا هدایتی، محمد صدیقی مهر، محبوبه تفضلی، یلدا قشقایی، سجاد بابایی، محمد صادقی، امیرحسین سرداریان، حسین ابراهیمی، سعید عظیمی، سپاس رضایی، افشین حسنلو، فربد غفاری، محمد پیرالیاس، رضا ایزدخواه، منصور تمیزی فر، حمیدرضا جهانگیری، سعید مصطفایی، میلاد پاک سرشت، حامد عباس پور، حامد آرامی، مجید قنبری، سارا خسروی، الهام قندهاری.