چاپ کردن این صفحه

حسین علیزاده: باید نگاهمان را به موسیقی و هنرمندان نواحی عوض کنیم

27 تیر 1395
حسین علیزاده: باید نگاهمان را به موسیقی و هنرمندان نواحی عوض کنیم

حسین علیزاده گفت: «متأسفانه در ایران، ما به اشتباه‌های خود وفاداریم و آن‌ها را تکرار می‌کنیم. در این سال‌ها کدام هنرمند موسیقی نواحی دردش دوا شد؟! گاهی حتی با نگاه تحقیرآمیز به هنرمندان این عرصه نگاه می‌شود، درحالی‌که موسیقی نواحی و هنرمندان آن به ترحم نیاز ندارند.»

این نوازندهٔ تار و سه‌تار در نشست تخصصی موسیقی ایرانی که در سومین روز برگزاری فستیوال «آیینه دار» در تالار رودکی برگزار شد، اظهار کرد: «قبل از انقلاب، به موسیقی نواحی، موسیقی محلی گفته می‌شد و همین نام‌گذاری آن را از دیگر موسیقی‌ها جدا کرده بود. در دوره‌ای نشانهٔ پیشرفت این بود که چطور ایرانی نباشیم. نگاه ما به‌عنوان یک کشور شرقی، به کشورهای شرقی نبود، بلکه می‌خواستیم خودمان را با غرب، متمدن و به‌روز کنیم و اصطلاحاً برند داشته باشیم.بعد از انقلاب، اتفاقات خوبی درزمینهٔ موسیقی نواحی افتاد. در آن دوره، ملت ایران به‌دنبال هویت بیشتری بود و ایرانی بودن برایمان ارزش بیشتری پیداکرده بود، چون می‌خواستیم در منطقه و جهان هویت ویژه‌ای داشته باشیم. بعد از انقلاب، مردم عادی و روشنفکران طالب هویت ایرانی بودند. یک غرور ملی به وجود آمد که حس وحدت و یگانگی می‌داد. خواست هنرمندان و مردم این بود که اقوام به یکدیگر نزدیک شوند. اینجا بود که موسیقی نواحی جا باز کرد و این خودش برای جامعه، دانشجوی موسیقی، هنرمند و آهنگساز تنوع بود».

این نوازنده به گنجینهٔ بزرگ موسیقی نواحی ایران اشاره کرد و گفت: «در سی‌وچند سال گذشته، ما نغمه‌های سازهای مختلف جنوب و شمال را شنیده‌ایم. وقتی هم‌سفر می‌کردیم، گوشمان برای شنیدن این نغمه‌ها تیزتر از قبل از انقلاب بود. بعد از انقلاب بود که ایران پهناور را بیشتر لمس کردیم. خود من اگر این موسیقی نبود، فکر می‌کنم حداقل خودم را نمی‌توانستم راضی کنم و کیسه‌ام زود خالی می‌شد. فهمیدم چه گنجینه بزرگی در ایران است که همه از آن غافلیم. ایران ازنظر تنوع فرهنگی، سمبل جغرافیای جهان است. انواع موسیقی با تنوع زیاد در ایران وجود دارد. بااین‌حال نمی‌دانم چرا موسیقی مناطق مختلف ایران به‌جای این‌که به دست موسیقی‌دان‌ها و هنرمندان نواحی سپرده شود، به دست اتنوموزیکولوگ‌ها سپرده شد. باید توجه کرد که موسیقی زنده است، چون مردمی که آن را به وجود می‌آورند، زنده هستند. متأسفانه ما در ایران به اشتباه‌های خود وفادار هستیم و آن‌ها را تکرار می‌کنیم. موسیقی نواحی در جای خود و در قلب خود می‌تپد. چرا این موسیقی همیشه باید در تهران برگزار شود، آن را به‌جاهای دیگر نمی‌بریم و اگر هم می‌بریم، همان روابط تهران را روی آن اجرا می‌کنیم. موسیقی نواحی در جای خود و با مردم و هنرمندان خود اتفاق می‌افتد».

این هنرمند با انتقاد از وجود نگاه نادرست نسبت به موسیقی نواحی، اظهار کرد: «هنرمندان موسیقی نواحی باهنرشان گذران زندگی نکردند، هرکدام شغل خودشان را داشتند و در کنارش سازشان را هم می‌زدند. چرا باوجوداین همه کتابی که دربارهٔ موسیقی نواحی منتشرشده، وضع این موسیقی روزبه‌روز خراب‌تر می‌شود؟ نگاه ما به موسیقی نواحی همان نگاهی است که غربی‌ها به موسیقی ایران داشتند. همین موضوع باعث شد این موسیقی سینه‌به‌سینه ادامه پیدا نکند و جوانی که حالا در لرستان کمانچه می‌نوازد، به این فکر کند که کت‌وشلوار بپوشد، به تهران بیاید و با یک خواننده آلبوم کار کند. موسیقی دستگاهی کم‌کم روی موسیقی نواحی ایران سایه انداخته است. حالا شرایطی پیش‌آمده که موسیقی نواحی مجبور شده از موسیقی دستگاهی تأثیر بگیرد، درحالی‌که ردیف دستگاهی موسیقی ایران، شکل تحریف‌شده‌ای از موسیقی نواحی مختلف است».

علیزاده در بخش دیگری از سخنانش بابیان این‌که در هیچ کجای دنیا به‌اندازهٔ ایران دربارهٔ موسیقی جلسه و جشنواره برگزار نمی‌شود و این‌قدر درباره موسیقی حرف نمی‌زنند، گفت: «کتاب‌های موسیقی معمولاً در کتابخانه‌ها خاک می‌خورند. خود من کتاب‌هایی را که دربارهٔ موسیقی نواحی چاپ‌شده است، دارم؛ ولی هیچ‌کدام را نخوانده‌ام چون فرصت نمی‌شود. ما باید با موسیقی زندگی کنیم. چهار دهه است این را در کشور تجربه کرده‌ایم و مرتب می‌گوییم در حال از دست دادن گنجینهٔ گران‌بهایی هستیم. این موسیقی‌ها با شنونده‌هایشان زنده هستند. در حال حاضر موسیقی پاپ بیشتر از هر موسیقی دیگری در ایران اجرا می‌شود. اگر فلان خوانندهٔ پاپ در نیشابور کنسرت داشته باشد، بیشتر از او استقبال می‌شود تا یک هنرمند نیشابوری. آیا حمایت از موسیقی نواحی این است؟ کسانی که رفتار طبیعی با موسیقی داشته باشند، از آن لذت می‌برند و موسیقی آن‌ها را به‌وجد می‌آورد».

او در پایان تأکید کرد: «باید نگاهمان را به موسیقی و هنرمندان نواحی عوض کنیم. ما چه کسی هستیم که بخواهیم به آن‌ها ترحم کنیم؟! ما حتی در دانشگاه‌هایمان یک واحد موسیقی نواحی نداریم. این نگاه باید تغییر کند. برای حفظ موسیقی نواحی ایران، جشنواره و کتاب‌های تحقیقاتی جواب نمی‌دهد. در حال حاضر نقاشی مفهوم خود را در جامعه ازدست‌داده است. تابلوهای نقاشی به قیمت‌های بالا فروخته می‌شود و این‌ها در دست دلال‌هاست. موسیقی نواحی بسیار پر مفهوم است به‌شرط این‌که اعتمادبه‌نفس را از هنرمندان آن نگیریم».