نگاهی به فستیوال آوینیون 2019

18 مرداد 1398
فستیوال آوینیون 2019 فستیوال آوینیون 2019

از مهاجرت تا بازیگران دربند

سلیس: انواع هنرهای نمایشی، از تئاتر و رقص تا باله و اپرا و سیرک، هرسال در ماه ژوئیه، ده‌ها هزار علاقه‌مند را از سراسر جهان به آوینیون، شهر کوچکی در جنوب فرانسه، می‌کشاند.

نام آوینیون امروز با هنر نمایش آمیخته است؛ جشنواره‌ای که ژان ویلار در سال ۱۹۴۷ پایه گذاشت و حال، در هفتادوسه‌سالگی، یکی از بزرگ‌ترین رخدادهای هنری جهان است. در بخش اصلی جشنواره امسال ۴۳ اثر از کشورهای مختلف به جشنواره دعوت‌شده بود که در ۲۸۲ اجرا، به‌طور متوسط بیش از نودوپنج درصد تالارها پر شد و درمجموع حدود صد و ده هزار بلیت به فروش رفت.

بخش جنبی که به بخش آف/Off مشهور است تا بیست و هشتم ژوئیه (ششم مرداد) ادامه داشت؛ بخشی که از سال ۱۹۶۶ به راه افتاده و گروه‌های تئاتری مختلف خود می‌توانند با کرایه یک تالار، از تالارهای نمایشی بزرگ تا کافه‌ها و کلیساها، آثار خود را به مخاطب عرضه کنند.

سال گذشته امیررضا کوهستانی با نمایش «بی تابستان» برای دومین بار در بخش اصلی شرکت داشت و امسال نمایش «خاموشخانه» به کارگردانی مهدی مشهور در این جشنواره دو بار اجرا شد؛ یک اثر تجربی که غالب آن در سکوت می‌گذرد و تنها چند دیالوگ به زبان‌های فارسی و فرانسه دارد و چند داستان را روایت می‌کند که مهم‌ترین آن درباره یک زوج است که در انتظار رابط مهاجرتی‌شان هستند.

نام آوینیون امروز با هنر نمایش آمیخته است

خداحافظ تئاتر مدرن؟

آوینیون، جشنواره‌ای که برای حمایت از تئاتر مدرن بنا شد، بیش از هر زمان دیگری به سنت‌ها و تئاترهای کلاسیک تن داده و درمجموع تنها چند اثرانگشت شمار را می‌توان یافت که به تمام معنی «مدرن» باشند. نوع ادا کردن دیالوگ‌ها در غالب اجراها (که معمولاً با فریاد زدن بازیگران توأم است) به‌اضافه استفاده‌های کلیشه‌ای از عناصر ظاهراً مدرن (مثل تصاویر ویدئویی)، غالب اجراها را از تئاتر نوآور، تجربی و واقعاً مدرن دور می‌کند. در عوض مسئله موضوع و محتوا، بیش‌ازپیش خود را می‌نمایاند و فرم آثار را به زیر سیطره خود درمی‌آورد.

امسال در ادامه این توجه مضمونی، مایه جشنواره امسال «اودیسه» بود و پرداختن به مسئله مهاجران. ازاین‌رو تعداد زیادی از این آثار به‌طور مشخص به این تم می‌پرداختند، بی‌آنکه ازنظر فرم بیانی، حرف تازه‌ای برای گفتن داشته باشند. ازجمله این نمایش‌ها «مکان»، به کارگردانی تامارا السعدی بود که به شکلی خود زندگینامه، سعی داشت رابطه خود را به‌عنوان یک کودک مهاجر عراقی با جامعه فرانسه روایت کند، بی‌آنکه در فرم و محتوا قابلیت ارائه اثری نو و جذاب را داشته باشد.

اولیویه پی، مدیر جشنواره، طبق معمول آثاری از خودش را هم در جشنواره اجرا کرد که یکی از آن‌ها «فلسفه مکبث» نام داشت که به همراه انزو وردت کارگردانی کرده بود، با بازی زندانیان واقعی. جدای از دیالوگ محور بودن اجرا و عدم استفاده از قابلیت‌های صحنه، سود جستن از زندانیان واقعی در نمایش هم ایده تازه‌ای نیست و پیش‌تر فیلم درخشانی از برادران تاویانی به نام «سزار باید بمیرد» (با اجرای زندانیان واقعی از اثر شکسپیر) خلق‌شده بود.

حیاط قصر پاپ (پله دو پاپ) با اجرای اکرم خان با عنوان «فریب شیطان» -ملهم از رقص‌ها و متون شرقی- جان تازه‌ای گرفت، اما شب آخر جشنواره، اجرای موسیقی الکترونیک آرنو ربوتینی در قصر پاپ، تمام سحر و جادوی این محل تاریخی را از بین برد و پایان نا به‌جایی را برای جشنواره رقم زد.

اپرای ظاهراً مدرن چین با عنوان «چایخانه» به کارگردانی منگ جینگ هوی، اثر پر سروصدایی بود که مدرن بودن آن را تنها می‌توان در طراحی صحنه عظیمش جست‌وجو کرد و نه در فرم اجرا.

آوینیون، جشنواره‌ای که برای حمایت از تئاتر مدرن بنا شد، بیش از هر زمان دیگری به سنت‌ها و تئاترهای کلاسیک تن داده

اما وین مک گرگور، طراح رقص بریتانیایی در اثری به نام «اوتوبیوگرافی»، دریکی از دیدنی‌ترین رقص‌های امسال، مفهوم بدن و رابطه آن با حافظه را در اجرای ده رقصنده‌اش می‌کاود و سعی دارد در فضایی باز و خیره‌کننده، سکون و سکوت زندگی را با ریتمی تند به نمایش درآورد.

فاوستین لینیکولا، در «تاریخ تئاتر، بخش دوم»، به سراغ رقصنده‌های اولین باله ملی کنگو در آفریقا رفته و سه نفر از آن‌ها را با خود روی صحنه آورده تا در ترکیبی از ویدئوی اجرای سال‌های هفتاد میلادی با رقص امروز آن‌ها، بخشی از تاریخ ناگفته هنرهای نمایشی را روایت کند، اما اجرا به درازا می‌کشد و به‌راحتی می‌توانست کوتاه‌تر باشد.

اما یکی از دیدنی‌ترین تئاترهای امسال، «خارجی» اثر کیریل سربرنیکوف از روسیه بود که در این کشور ممنوع‌الخروج است و نمایش بدون حضور او اجرا شد؛ هنرمندی که با فیلم دیدنی «تابستان»، در جشنواره کن سال گذشته درخشیده بود، حالا در نمایشی جذاب به یک شاعر و عکاس چینی به نام رن هنگ می‌پردازد تا تنهایی او را در اثری بی‌پروا با کلمات و اشعاری جنسیتی و بازیگران گاه نیمه برهنه با تماشاگر در میان بگذارد و سنت‌های اجتماعی (و تئاتری) تثبیت‌شده را به چالش بکشد و علیه سانسور و حکومت‌های سرکوبگر بشورد.

محمد عبدی

درباره جشنواره آوینیون

جشنواره آوینیون یک اتفاق هنری مردمی و معاصر است. این جشنواره در سال ١٩٤٧ توسط ژان ویلار تأسیس شد و امروزه یکی از مهم‌ترین رویدادها درزمینهٔ هنرهای نمایشی معاصر در دنیاست.

جولای هرسال، آوینیون تبدیل به شهری تئاتری می‌شود که میراث معماری‌اش تبدیل به محل‌هایی برای برگزاری اجراهای متفاوت می‌شود که به شکلی باشکوه و غافلگیرانه خوش‌آمد گوی ده‌ها هزار نفر از عاشقان تئاتر از همه سنین است.

فضای افسانه‌ای آن‌که حیاط اصلی کاخ‌های پاپ است درواقع؛ قلب اجراهای بیرونی (در حدود ٢٠٠٠ تماشاگر) در شب‌های تابستانی در منطقه پروانس است. تماشاگران اغلب در تعطیلات و دور از خانه و زندگی خود چند روز را در آوینیون می‌گذرانند و در حدود ٤٠ نمایش می‌بینند که اغلب آن‌ها نمایش‌ها، رسیتال‌های رقص و گاهی کنسرت‌ها و دیگر هنرها هستند.

جشنواره آوینیون موفق شده است عموم مردم را دورهم جمع کند و یک آفرینش بین‌المللی را برای اتحادی اصیل ایجاد کند. آوینیون هم‌چنین یک وضعیت ذهنی است: شهر تبدیل به یک گردهمائی در فضای باز می‌شود که جشنواره دوست‌ها با هم بحث و گفتگو می‌کنند و به‌عنوان تماشاگر تجربیاتشان را برای یکدیگر نمایش می‌دهند و با هم تقسیم می‌کنند؛ و به مدت یک ماه، همه می‌توانند به فرهنگی زنده و معاصر دست یابند. جشنواره آوینیون یک رویداد است و من رویداد‌ها را دوست دارم...