چاپ کردن این صفحه

نگاهی به «درباره هیچ»، کتاب خاطرات وودی آلن

20 ارديبهشت 1399
«وودی آلن» «وودی آلن»

وودی آلن؛ تکه نانی دارم، خرده هوشی سرسوزن ذوقی

سلیس: این کتاب به‌رغم عنوان فروتنانه‌اش، ۴۰۰ صفحه در مورد زندگی پربار یکی از کارگردان‌های مؤلف معروف و پرکار سینمای آمریکا است.

روایت کتاب، سرگرم‌کننده و بامزه همراه با طنزی تلخ است. وودی آلن باآنکه تاکنون ۴ بار موفق به دریافت جایزه اسکار شده است، بارها در کتابش می‌گوید که «نه خود را فردی برتر به‌حساب می‌آورم و نه کارهایم را فوق‌العاده توصیف می‌کنم.» او همیشه دوست داشته است که با نوشیدنی خود پای تلویزیون بنشیند و مسابقات فوتبال آمریکایی را نگاه کند. به گفته وی، «بدون هیچ شرمی اعتراف می‌کنم که خواندن کتاب را [در کودکی] دوست نداشتم... چرا باید می‌داشتم؟ رادیو و سینما به‌مراتب جذاب‌تر بود.»

کتاب آلن مملو از اشارات و ارجاعات گسترده به فیلم‌ها، بازیگران، کارگردانان و تهیه‌کنندگانی است که با او کار کرده‌اند.

وودی آلن موسیقی جاز و کلاسیک را دوست دارد، به ابزارآلات الکترونیک، ازجمله کامپیوتر، بی‌علاقه است و در جوانی از پرواز می‌ترسید. چون «ترسم نه از مردن در اثر سقوط، بلکه افتادن در میانه جنگل‌های کوهستانی و گرسنگی کشیدن بود. شاید [دیگران] به خاطر نبود غذا تصمیم می‌گرفتند که من را بخورند. چون هم جوان بودم و هم گوشتم لطیف‌تر بود.»

این کارگردان ریزنقش ۸۴ ساله، در یک خانواده یهودی در بروکلین نیویورک متولد شد. پدرش راننده تاکسی و مادرش حسابدار بود. او مادر خود را زنی جدی، مدبر، وفادار و مذهبی و پدرش را کسی توصیف می‌کند که «هیچ‌چیزی مخل آسایشش نبود... تو خیلی احمقی اگر چیزی ذهنت را بیازارد!»

روایت کتاب، سرگرم‌کننده و بامزه همراه با طنزی تلخ است.

آلن آشنایی با دنیای هنر را مدیون دخترعمویش ریتا می‌داند که شنبه‌ها با او به سینما می‌رفت. در دوران مدرسه برای روزنامه‌ها جوک می‌نوشت و پول خوبی درمی‌آورد. او سپس برای تحصیل در رشته سینما به دانشگاه نیویورک رفت، اما به خاطر غیبت‌های طولانی از کلاس، اخراج شد؛ اما اهمیت زیادی به آن نداد. چون به گفته خودش، بعداً برای کمدین‌های کلوپ‌های شبانه، برای برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی و برای اجراهای خودش در کلوپ‌ها نوشت و فیلم، تئاتر و اپرا کارگردانی کرد.

کتابش مملو از اشارات و ارجاعات گسترده به فیلم‌ها، بازیگران، کارگردانان و تهیه‌کنندگانی است که با او کار کرده‌اند؛ اما درعین‌حال، اطلاعات تازه‌ای در مورد فیلم‌های مهمش، ازجمله «آنی‌هال» و «منهتن»، به دست نمی‌دهد. نگاهش به بازیگران فیلم‌هایش مثبت، ولی خیلی محدود است و گاه جنبه تعارفی به خود می‌گیرد؛ اما احترامش به اینگمار برگمان، «در حد پرستش» است. او اعتراف می‌کند که چند دفعه از زیر بار دعوت این کارگردان بزرگ سوئدی در رفته است. خوب، «چه کسی حاضر است با یک هواپیمای کوچک به جزیره‌ای برود که در آنجا تنها گوسفند یافت می‌شود و چاشت عبارت از نان و ماست است؟» 

 او بااینکه معتقد است سینمای وودی آلن حرفی جدی برای فیلم‌سازان آینده ندارد، ولی موفقیت فیلم‌های خود را مدیون فیلم‌نامه‌های خوب می‌داند. به گفته او، «نوشتن سخت‌تر از کارگردانی است. یک کارگردان متوسط می‌تواند براساس یک فیلم‌نامه درست فیلم خوبی بسازد، اما برعکس آن،  حتی یک کارگردان بزرگ هم قادر نیست که از یک سناریوی بد فیلمی خوب دربیاورد.»

وودی آلن می‌گوید که به درخشش فیلم‌هایش در جشنواره‌های بین‌المللی اهمیت زیادی نداده است. به گفته خودش، خبر تعلق چهار جایزه اسکار به فیلم «آنی‌هال» را در روزنامه نیویورک‌تایمز خوانده است. او «ایده اعطای جوایز برای کارهای هنری» را دوست ندارد؛ زیرا «این جوایز نه به خاطر رقابت... بلکه برای پاسخ دادن به شوق هنرمندان و احتمالاً هم برای سرگرمی ساخته‌شده‌اند.» 

رابطه‌اش با منتقدان و هواداران هم تعریف چندانی ندارد. او از رابطه عشق و نفرت میان چهره‌های مشهور و پرطرفدار و هوادارانشان سخن به میان می‌آورد که «یک‌بار می‌خواهند از تو امضا بگیرند و روزی دیگر حاضرند به تو شلیک کنند.» اشاره شوخی‌وار او به جان لنون، آوازخوان معروف گروه بیتلز است که به دست یکی از هواخواهان مشتاقش به قتل رسید.

وودی آلن منتقدان خود را نیز جدی نمی‌گیرد. به گفته او، «من چند دهه پیش، از خواندن نظرات دیگران در مورد خود دست کشیدم و هیچ علاقه‌ای به ارزیابی و تحلیل دیگران از کارهایم ندارم. شاید این حرف متکبرانه به نظر آید، ولی برای من چنین نیست.»

البته، در این بی‌اعتنایی نمی‌توان رابطه سردش با رسانه‌ها را بر سر ماجرای تعرض جنسی به دیلن فارو، دخترخوانده‌اش و جدال بی‌پایانش با میا فارو، بازیگر و دوست‌دختر سابقش، نادیده گرفت. او در سال ۱۹۹۲ از سوی میا فارو متهم شد که دیلن را مورد اذیت و آزار قرار داده است، اما این اتهام پس از انجام دو تحقیقات مستقل از سوی مراجع رسمی، ثابت نشد. او رسانه‌ها را متهم می‌کند که بدون توجه به جزییات پرونده، به اتهامات میا و دیلن فارو پروبال داده‌اند. 

وودی آلن حدود نودوچند صفحه از کتاب خاطرات خود را به این ماجرا وزندگی‌اش با میا فارو اختصاص داده است. او بار دیگر تأکید می‌کند که کل داستان، توطئه میا بوده است و بارها با صراحت به ویژگی‌های شخصی، مکارگی و سوابق خانوادگی دوست‌دختر سابق و بازیگر چندین فیلمش، حمله می‌کند.

 از لابه‌لای کلمات کتابش پیداست که قصد دفاع از نام و میراث هنری‌اش دارد. بااین‌حال، رسانه‌ها در عصر جنبش ­من‌هم (metoo) و افشای موارد تجاوز جنسی به کودکان در کلیسای کاتولیک، با ادعاهای وودی آلن در کتابش برخوردی محتاطانه داشته‌اند.

او در بخشی از کتاب خود می‌گوید که بازیگران از بازی در فیلم‌های او حذر می‌کنند و چند سالی است که برای ساخت فیلم‌های خود به تهیه‌کنندگان اروپایی  رجوع می‌کند. به همین خاطر، با همان لحن تلخ و کینه‌توزانه می‌گوید که کتاب‌هایش را نوشته و فیلم‌هایش را ساخته است. او حالا ترجیح می‌دهد که «به‌جای زندگی در قلوب مردم، در آپارتمانش زندگی کند.»

درباره هیچ

وودی آلن/ انتشارات آرکد/۴۰۰ ص/۲۰۲۰.

منبع: independent