سلیس: در ادامه مباحث کارگاه سینما، اینک بخشی از کارگاه آموزش بازیگری استاد علی نصیریان تقدیم شما علاقهمندان میگردد. این مباحث بهتدریج در سلیس پی گرفته خواهد شد.
عنصر زمان و تجربه
تجربهای که ما داشتهایم با تجاربی که امروز میتواند مورد بهرهبرداری قرار گیرد بسیار متفاوت است چراکه زمانه ما ازنظر اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با زمان کنونی تفاوت بسیاری دارد. من در اواخر دهه ۲۰ وارد کار نمایشی شدم و سال ۲۹ اولین تیاتر خود را کار کردم. زمانه در این چند دهه ازنظر کتابها، منابع، ارتباط با دنیا و... بسیار فرق کرده است. درنتیجه من نمیتوانم تجربه خود را بهعنوان الگو ارائه دهم بلکه نکاتی مثل استمرار و اهمیت تمرین را میتوانم توصیه کنم. بخشی از هنر استعداد ذاتی و علم آکادمیک است و بخش مهمتر آن تمرین است. در موسیقی شما وسیلهای مثل ساز دارید اما در سینما و تئاتر، بدن، بیان، خلاقیت و حضور ذهن همه وسایلی هستند که بهمثابه یک ساز باید با آنها تمرین کرد چراکه بخش مهمی از یادگیری تمرینهای مداوم است. در غرب بازیگران بزرگ حتی وقتی بازی ندارند بازهم تمرین میکنند و در ورکشاپهای بازیگری کار میکنند تا بدنشان از فرم نیفتد چراکه بازیگری و هنر مثل زبان انگلیسی است و اگر مدتی کار نکنید بدنتان خشک میشود.
دانشگاه چیزی به علاقهمندان بازیگری نمیآموزد
در هیچ کجای دنیا هیچکسی از دانشگاه که بیرون بیاید هنرمند نمیشود بلکه طی تمرینهای بعدی و استمرار و پشتکار میتواند در هنر خود موفق شود. نکته دیگری که باید بر آن تأکید کرد محافل هنری است و باید این گردهماییها را حفظ کرد چراکه در این محافل دادوستدهای هنری و مباحث و گفتگوهایی صورت میگیرد که مفید است.
بازی گرفتن از بازیگر
کارگردان قرار نیست از بازیگر بازی بگیرد چون بازیگر خودش خلاق است و مسئول کاری است که بر عهدهاش گذاشتهشده است. کارگردان بهعنوان یک مؤلف و کسی که باید حواسش به اجزای کارش باشد بازیگر را هدایت میکند. بازیگر وسیلهای در دست کارگردان نیست که کارگردان به او بگوید چهکاری نکند چهکاری نکند بلکه بازیگر با حضور خود متن جدیدی را مینویسد و خودش یک نویسنده است.
کار هنری فرمول ندارد
زمانی سبکها و شیوههای کاری خطکشی میشد و بین رئال و سورئال و... تفاوت وجود داشت اما امروز این خطکشیها خیلی وجود ندارد بلکه متن مهم است که شیوه را تعیین و مسیر را مشخص میکند. علومی مثل فیزیک و شیمی فرمول دارند اما کار هنری فرمول ندارد و خود هنرمند است که باید دست به کشف و ابداع بزند.
باید دید متن به دنبال بیان چیست تا آن را هدایت کنید. به نظرم پایبند شیوه خاصی شدن خیلی مطلوب نیست، آنتوان چخوف نویسنده رئالیست است اما گاهی در متنهایش سورئال و سبکهای دیگر هم دیده میشود. در این روزگار در یک سبک ماندن ماندگار نیست و خلاقیت و نوآوری باید وجود داشته باشد چون کار خلاقه میتواند کار را از حالت رئال دربیاورد و یا برعکس. اصولاً در کار هنوز همانند علم فرمول فیکس شده وجود ندارد و بیشتر جنبه خلاقه داریم که هنرمند باید آن را کشف کند.
استانیسلاوسکی و یا برشت؟!
امروز نباید سرسپرده استانیسلاوسکی و یا برشت شوید چون همهچیز در حال تغییر است و درنهایت همه این تکنیکها برای این است که تظاهرها را باورپذیر کند.
تأثیر نقش
من در تئاتر یا سینما وقتی نقش جدیدی را بازی میکنم و برای استراحت به منزل میروم تا یک ساعت خوابم نمیبرد چون درگیر کار هستم. به نیروی انرژی و نیروی خدادادی که در شما هست توجه کنید. این نیرو را بیرون بریزید و خلاقیت خود را کشف کنید و بروز دهید.
اهمیت تمرین
شاید بسیاری از جوانان در کار هنر به تمرین و استمرار اهمیت ندهند، درحالیکه بخشی از هنر، استعداد ذاتی و کسب فرهنگ و تحصیل است اما بحث مهم هنر، تمرین است. همانگونه که در موسیقی ساز و وسیله نواختن دارید، در سینما، بدن، تنفس، صدا، بیان، تخیل و خلاقیت، ساز شما است و همه اینها وسایلی است که شما باید با آن کار و تمرین کنید. بخشی از یادگیری، تمرین با خود است که شما را غنی خواهد کرد.
شرکت در ورکشاپها
بازیگر باید بر اساس متن که به او داده میشود، شخصیت را بسازد. در دنیا، بازیگری که کار ندارد، در ورکشاپها شرکت میکند تا از فرم، خلاقیت، تجسم و شخصیت خارج نشود. اگر مدتی با صدا و بدن کار نکنید، درست عمل نخواهد کرد. دورههای آکادمیک کافی نیست و نمیتواند فرد را به هنرمند تبدیل کند، بلکه مقدمات کار است و باید کار و تمرین و شرکت در ورکشاپها را داشته باشد. شناخت و خواندن شعر و رمان نیز اهمیت دارد، چون تخیل شما را بیدار میکند.
بازی تکراری بازیگران
اینها حاشیه کار ما است و اگر بازیگری خود را تکرار کند به ضعف بازیگری و یا انتخابهای او بستگی دارد. بازیگر خلاق خود یک نویسنده و خالق شخصیت است.
ارتباط حس بازیگر با فیلمنامه
ارتباط حسی بازیگر با فیلمنامه برای هرکسی بهگونهای متفاوت است و من زمانی که فیلمنامه را میخوانم حس میکنم که آیا میتوانم این کار را انجام دهم یا خیر و سپس مطالعات به من کمک میکند که آیا تصمیم بگیرم و یا دچار تردید شوم.
روشهای بازیگری
همه این روشها برای ارائه بهتر است تا با تماشاگر ارتباط بهتر داشته باشید، در زمانهای زیست نمیکنیم که بازیگر خود را در یک چارچوب قرار دهد. در دوره ما روی صحنه صحبت کردن عادی بین دو نفر غیرقابلقبول بود و باید اکت و درامهای درون دو نفر اتفاق میافتاد که ازلحاظ حسی ارائه میشد و بسیار جذاب بود و گیرایی نمایش به آن بود. باید با توجه به متنی که در اختیاردارید ببینید از شما چه میخواهد و با آن شم خلاق و تخیل این صحنه را چگونه باید بازی کرد، امروز و بهویژه در هنر دنیای سر سپردن به موضوع و کسی نیست چون هنر در حال تحول است و هیچچیز پایدار نیست.