نقد فیلم «هجوم»، ساخته شهرام مکری و بررسی کارنامه این کارگردان

27 آبان 1396
هجوم هجوم

به معنای واقعی فیلمی متفاوت

تازه‌ترین ساخته شهرام مکری یک فیلم صفر و صدی است؛ مخاطبانش را یا شیفته و درگیر می‌کند یا می‌تاراند.

برای کسانی که سینما را در سطحی جدی‌تر دنبال می‌کنند و خواهان مواجهه باتجربه‌های تازه‌اند «هجوم» ساخته شهرام مکری یک پیشنهاد مناسب است، اما حتی همین مخاطبان خاصی که چشمشان به تماشای آثار جدی سینمای جهان عادت دارد نیز باید شش‌دانگ حواسشان را جمع کنند و «هجوم» را با تمرکز و تأمل ببینند. فیلم قصه و خط روایی پیچیده‌ای دارد و سرشار از اشاره‌ها و ارجاع‌هایی است که تماشاگر را به تأویل و تفسیر دعوت می‌کنند. کشف این قطعات کوچک به درک بهتر مفهوم قصه کمک می‌کنند و - به‌ویژه در تماشای مجدد فیلم - خود به سرچشمه‌های لذت تبدیل می‌شوند. طبیعتاً مقصودم کشف تناظرهای کلی و ردهای به‌جامانده از بلا تار و گاسپار نوئه و دیوید لینچ یا پیدا کردن وجوه همسان با داگویل و حتی ماهی و گربه نیست؛ بلکه در لایه‌ای عمیق‌تر ممکن است اشاره‌ای جزئی باعث شود فیلم وارد گستره معنایی جدیدی شود و حتی دلالت‌های فلسفی و سیاسی روشنی را به یاد بیاورد.

فضای محصور و تاریک صحنه و آمدورفت آدم‌هایی با چهره‌های رنگ‌پریده و رفتارهایی مردد و متزلزل یادآور جامعه‌ای بسته و خفقان‌زده است که در آن به حرف هیچ‌کس اعتباری نیست و هر روایتی می‌تواند مخدوش باشد. درواقع تصویری از یک استحاله شوم و خشن، از انسان به خون‌آشام و از زنده به مرده، پیش روی تماشاگر مجسم شده و در هر گوشه از این تابلوی دیکنزی، شخصیت یا موقعیتی در حال تغییر است. در این میان موضوع قتل و بازپرسی و کشف حقیقت، اهمیتی ثانویه دارد.

دینامیسم پویای تصویرها و نحوه خاص فیلم‌برداری، چشم را به سمتی هدایت می‌کند که رفته‌رفته از ادراک نقطه‌به‌نقطه فاصله بگیرد و تصویرها را به‌صورت پرهیبتی از یک جهان فانتزی و شاید نمادین، تحلیل و دریافت کند. فضای سیال و جابه‌جایی مداوم عناصر بصری و شخصیت‌ها، در جهت تقویت همین برداشت است و آشکارا از تماشاگر می‌خواهد به‌جای تلاش برای فهم رابطه منطقی اجزا، تمرکزش را به ادراک ماهیت کلی این جهان معطوف کند؛ البته اصرار کارگردان برای گنجاندن اشاره‌های سیاسی و راه دادن به تفسیرهای مد روز، در تناقض با این رویکرد است و تأثیر تخدیری فیلم را خنثی می‌کند. منظور از تخدیر، کیفیت غریبی است که درنتیجه تمرکز روی فضای بصری و روند روایی فیلم در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد و تماشای فیلم را به تجربه‌ای غیرمعمول نزدیک می‌کند؛ نوعی خلسه یا تجربه هیپنوتیزمی که با غرق شدن در سیر متوالی تصویرهای خالی از رنگ و نور و سرشار از سایه و حرکت، تشدید می‌شود.

 عنصر وهم نقشی بسیار مهم در پیشبرد قصه و معنا بخشی به موقعیت‌ها دارد و منطق متداول را کاملاً کنار می‌گذارد. تحت سلطه همین وهم است که تک‌تک مفاهیم و حتی رویدادها و مناسبات آدم‌ها، با عدم قطعیت عجین شده و درنهایت هم همه‌چیز در تیرگی محو می‌شود و از بین می‌رود. این تیرگی و خلأ در دو وجه روی جهان فیلم سایه انداخته است؛ در وجه ظاهری با تکیه‌بر عناصر بصری و اشیا و آدم‌ها و به‌ویژه بازی با طیف رنگ‌ها و نور صحنه و در وجه درونی با انعکاس نگرش تلخ و تیره فیلم‌ساز که مرگ را مفهومی مسلط برجهان پیرامون معرفی می‌کند و بر فراگیری عنصر شر تأکید دارد.

«هجوم» به معنای واقعی کلمه فیلمی متفاوت است. متفاوت با هرآن چه سابقه و عقبه‌ای در سینمای ایران داشته و متفاوت با آنچه به‌طورمعمول از محدوده اندیشه و تخیل فیلم‌ساز ایرانی می‌گذرد. قطعاً مراوده با سینماگران جهانی و تجربه‌های همکاری و هم‌اندیشی با کمپانی‌های بزرگ بین‌المللی باعث شده شهرام مکری این جسارت را پیدا کند که خارج از دوایر معمول به دنبال ایده و موضوع بگردد و داستانی چنین متفاوت را دستمایه فیلم جدیدش قرار دهد. در سینمای فقیر ما که دایره ژانرها و لحن‌های روایی و حتی تجربه‌های فرمی‌اش چنین محدود است، حضور مکری و اکران هجوم می‌تواند این پیام را به همراه داشته باشد که فیلم‌ساز وطنی هم می‌تواند فیلم علمی خیالی یا فانتزی بسازد و به تجربه‌های سورئال نزدیک شود یا قصه‌اش را با قواعد رئالیسم جادویی پیش ببرد؛ حتی اگر زورش به فراهم آوردن بودجه میلیون دلاری و پروداکشن عظیم نرسد.

شاهین شجری‌کهن

هجوم

کارگردان: شهرام مکری، نویسندگان فیلمنامه: شهرام مکری، نسیم احمدپور. طراح صحنه: امیر اثباتی. طراحان لباس: امیر اثباتی، نازنین توسلی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده. مدیرصدابرداری: پرویز آبنار. طراح جلوه‌های ویژه بصری: پیمان خاکسار. طراح جلوه‌های ویژه میدانی: ایمان کرمیان. برنامه‌ریز ودستیار اول کارگردان: اسما ابراهیم‌زادگان. عکاس و فیلمبردار پشت‌صحنه: عبدالرضا نیکو. اموررسانه‌ای: گلاویژ نادری. مدیر تولید: حسین اکبری. مجری طرح و مشاور کارگردان: امیر اثباتی. تهیه‌کننده: سپهر سیفی. محصول: ایران نوین فیلم. بازیگران: عبدآبست، الهه بخشی، بابک کریمی، محمد ساربان، لوون هفتوان، پدرام شریفی، مهدی اعتماد‌سعید، بهزاد دورانی، میلاد رحیمی، فراز مدیری، سجاد تابش، محمد برهمنی، سعید زارعی، ایمان صیاد برهانی، مجید یوسفی، اسماعیل گرجی، علی میری، رامتین هوشمند، محمد تقی‌زاده فرید، مجید اسدی، سهیل سهیلی، زهرا سلیمانیان.

 

شهرام مکری، سیمای یک فیلم‌ساز تجربه‌گرا

کاپیتان بی‌چون و چرایی تیم هنر و تجربه

میان جوان‌هایی که ابتدای دهه هشتاد با ساخت فیلم کوتاه توانستند به شهرت و اعتبار دست یابند، شهرام مکری جایگاهی ویژه یافت. فیلم‌های کوتاه مکری، بیشتر از همه جوان‌های فیلم‌ساز کوتاه آن سال‌ها دیده شد، موردتوجه قرار گرفت، جایزه گرفت و درباره‌اش مطالب مثبت به چاپ رسید. نمونه مثال‌زدنی‌اش هم فیلم «طوفان سنجاقک» بود که در داخل و خارج موردستایش قرار گرفت. فیلم کوتاهی که بیشتر از بسیاری آثار بلند سینمایی در فستیوال‌های خارجی به نمایش درآمد و در دورانی که منتقدان خیلی درباره فیلم‌های کوتاه مطلب نمی‌نوشتند، موردنقد و بررسی سینمایی نویسان قرار گرفت. نقدهایی که کلیدواژه اغلبشان «خلاقیت» و «استعداد فیلم‌سازی» مکری بود.

به‌این‌ترتیب مکری قبل از این‌که فیلم بلند سینمایی بسازد، چهره‌ای شناخته‌شده و مطرح بود. این همان دورانی بود که او کنار ساخت فیلم کوتاه، یکی از چهره‌های پرکار تولید تیزرهای تبلیغاتی بود. درواقع مکری در همان اوایل فعالیت فیلم‌سازی‌اش با مقوله تبلیغات و بازاریابی آشنا شد. هرچند که برای ساخت اولین فیلم بلند سینمایی‌اش، دشواری‌های زیادی را متحمل شد. فیلم‌نامه «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» مدت‌ها به دفترهای تولید فیلم پیشنهاد می‌شد و به یاد ندارم که چگونه نسخه‌ای از آن‌هم سر از تحریریه روزنامه «بانی فیلم» درآورد. این همان سال‌هایی بود که ما همچنان در صفحاتمان اخبار موفقیت‌های بین‌المللی فیلم‌های کوتاه مکری را انعکاس می‌دادیم.

فیلم‌نامه «اشکان، انگشتر متبرک و ...» با فضای تارانتینویی‌اش نوید هوایی تازه را در سینمای آن سال‌ها می‌داد و بعدها فیلم با تغییراتی به‌صورت ویدئویی و با بودجه اندک ساخته شد و البته سال‌ها پشت خط اکران ماند. مکری دوباره برگشت سرکار تهیه، تولید و کارگردانی تیزرهای تبلیغاتی و کنارش به ساخت دومین فیلم سینمایی‌اش فکر کرد تا این‌که در اوایل دهه نود، توانست «ماهی و گربه» را بسازد. فیلمی بسیار دشوار به لحاظ اجرا، با کاراکترهای پرتعداد، داستان‌ها و خرده روایت‌های متعدد و ساختاری دایره‌ای شکل که تمامش هم در یک نمای بلند گرفته شد. درخشش در جشنواره ونیز و چند فستیوال دیگر با ستایش‌هایی از خلاقیت و توانایی فیلم‌سازی ایرانی همراه شد که چه در قصه‌گویی و چه در فضاسازی و فرم بصری دنبال ارائه پیشنهادی تازه و متفاوت بود. «ماهی و گربه» ربطی به سینمای جشنواره‌ای ایران نداشت و همین عامل موفقیتش شد.

کار پرزحمت او به‌عنوان کارگردان و چالش بزرگش برای گرفتن فیلمی بازمانی بالای دو ساعت در یک پلان، بیش از هر چیز دیگر موردتوجه و تأکید قرار گرفت. این‌که درجاهایی از فیلم، فرم انتخابی از سوی کارگردان تحمیلی به نظر می‌رسید و این‌که برخی کاراکترها فاقد جذابیت لازم بودند خیلی مهم نبود. «ماهی و گربه» با جاه‌طلبی تکنیکی و هول و هراس و غرابت فضایش و چند کاراکتر جاندار مثل دو شکارچی فیلم با بازی بابک کریمی و سعید ابراهیمی‌فر، راه خودش را می‌رفت. این‌که در فرمی مشابه (گرفتن کل فیلم در یک پلان طولانی) فیلم روسی «کشتی نوح» به نتیجه‌ای به‌مراتب خیره‌کننده‌تر رسیده بود هم زیاد اهمیت نداشت.

شهرام مکری درراه افتادن گروه سینمایی هنر و تجربه نقش مؤثری ایفا کرد. هم عضو شورای سیاست‌گذاری‌اش شد و هم دو فیلم بلندش «اشکان، انگشتر متبرک،...» و «ماهی و گربه» در هنر و تجربه به نمایش درآمدند و این آخری ستاره درخشان این گروه شد. همه آنچه درباره جذب مخاطب خاص و فیلم‌بین خسته از فضای پرتکرار سینمای جریان اصلی گفته‌شده در مورد «ماهی و گربه» مصداق یافت که هنوز هم پرفروش‌ترین فیلم هنر و تجربه است. (فروش «لانتوری» و «فروشنده» را که به شکل عاریتی در هنر و تجربه هم به نمایش درآمدند به دلایل واضح و آشکار نمی‌شود به‌پای هنر و تجربه نوشت.)

«ماهی و گربه» به‌تنهایی بیشتر از مجموع فروش بسیاری از فیلم‌های هنر و تجربه توانست تماشاگر جذب سالن‌های سینما کند و حالا «هجوم» از راه رسیده که بازخوردهای روزهای اول اکران و انبوه تماشاگرانی که به تماشایش شتافته‌اند، خبر از موفقیتی دیگر می‌دهد.
در تیم جوان هنر و تجربه، شهرام مکری کاپیتان بی‌چون و چرایی است. ستاره‌ای که در عین جوانی پرتجربه هم هست و گاهی به‌تنهایی می‌تواند بازی را برای تیمش دربیاورد. تیمی که البته بازیکن متوسط و ضعیف هم زیاد دارد.

سعید مروتی، آسمان آبی

آخرین ویرایش در %ب ظ، %29 %810 %1400 ساعت %22:%مرداد