نگاهي به فيلم «جنگ براي سياره ميمون‌ها» ساخته مت ريوز

28 تیر 1396
War for the Planet of the Apes War for the Planet of the Apes

خارق‌العاده، عمیق، حماسی و سیاه

«جنگ برای سیاره میمون‌ها» فیلمی است که بی پروایانه روی اولین واژه از عنوان فیلم تأکید می‌کند. فیلم با سربازانی شروع می‌شود که در جنگلی سرسبز و متراکم در میان علف‌زارها به‌سوی دشمن درحرکت‌اند، سربازانی که اسمشان روی کلاه‌خودهایشان حک‌شده است.

این تصاویر مرا به یاد فیلم جوخه می‌اندازد. در طول تماشای این فیلم، دیگر فیلم‌های جنگی به‌خصوص فیلم اینک آخرالزمان در ذهنتان تداعی می‌شود. فیلم پرهزینه (بلاک به استر) عالی و قوی «مت ریوز» در چارچوبی باز پیش می‌رود؛ به صورتی که حتی شخصت منفی و شیطانی فیلم را به شخصیتی همچون سرهنگ کورتس در رمان «دل تاریکی» تبدیل می‌کند، شخصیتی با سری تراشیده و تفکری فاقد انسجام. 

چرا روی داستان میمون‌هایی احساساتی چنین سرمایه‌گذاری بزرگی صورت می‌گیرد تا فیلمی جنگی از آن ساخته شود که اتفاقات جنگ ویتنام را یادآوری می‌کند؟ با نگاه به تاریک‌ترین جنبه‌های انسان از طریق لنز دوربین فیلمی پرهزینه و تابستانی، چه چیزی می‌تواند حاصل شود؟

پس از درگیری‌ها و مبارزات سهمگینی که به‌عنوان مرکزیت فیلم طلوع سیاره میمون‌ها به کار گرفته شد، سزار (با بازی اندی سرکیس) و دیگر همراهان میمونش جنبه‌ای نسبتاً افسانه‌ای پیدا می‌کنند، حیواناتی در جنگل که سربازان زیر لب اسمشان را می‌آورند. نسبتاً خیلی زود متوجه می‌شویم که هدف اصلی سزار بقا وزنده ماندن است. جنبهٔ روایی جذاب فیلم در این است که سزار تنها به دنبال برقراری صلح است، اما توسط انسان‌ها به درون نزاع و درگیری‌هایی کشانده می‌شود، انسان‌هایی که اجازه حضور گونهٔ دیگری را نمی‌دهند، گونه‌ای که شاید از آن‌ها سرتر باشد. این تفکر وقتی نمود پیدا می‌کند که شخصیتی به نام «کلونل» (وودی هارلسون) به اردوگاه میمون‌ها حمله می‌کند و تعدادی از افراد خانواده سزار را می‌کشد. اکنون میمون‌ها حسی دیگر را از انسان‌ها می‌آموزند، حسی که معمولاً به وقوع یک تراژدی می‌انجامد: حس انتقام.

ازاینجا به بعد باز شدن طرح داستانی فیلم تقریباً ساده می‌شود، به‌ویژه به خاطر ژانر معمولی که در فیلم‌های پرهزینه استفاده می‌شود. به‌جز سکانس آغازین فیلم، تقریباً همیشه با سزار همراه هستیم که مسیرش را به‌سوی انسان‌هایی که در تقابل با او قرارگرفته‌اند پیش می‌برد. همراه او چند بوزینه دیگر و دختر لآلی هستند که در طول مسیرشان پیدایش می‌کنند و او را «نوا» (آمیا میلر) صدا می‌زنند. فیلم در بخش‌های میانی شباهتی به فیلم‌های جنگی پیدا می‌کند و حسی شبیه به فیلم‌های وسترن مدرن را در خود دارد، از آن دست فیلم‌هایی که گروهی قهرمان به‌سوی شهری می‌تازند که به دست سیاه‌پوشانی اشغال‌شده است. اینجا هم تمرکز فیلم مثال‌زدنی است. ده‌ها فیلم دیگری هم هستند که شاید ما را باشخصیت‌هایی همچون کلونل و سزار روبه‌رو کرده باشند. شناخت شخصیت سزار بسیار آسان‌تر است چون ما در کل مسیر همراه او هستیم و تنها از دانسته‌های او خبرداریم. در فیلم به‌وضوح هوشمندی ریوز را می‌بینیم، کارگردان بزرگی که تصمیمات زیرکانه‌ای در آخرین فیلم از این مجموعه گرفته است همچون فیلم بگذار وارد شوم که متأسفانه چندان موردتوجه واقع نشد.

«ریوز» در این فیلم در کار با تمامی عناصر تولید بسیار استادانه عمل کرده است، اما دو عنوان از هوشمندانه‌ترین تصمیماتش می‌تواند آوردن دو نفر به فیلم باشد که در هیچ‌یک از تبلیغات نمی‌بینید اما دررسیدن فیلم به این موفقیتش نقش به سزایی داشته‌اند. اولی فیلم‌بردار فیلم مایکل سرسین است که سکانس‌های جنگ در فیلم را بارنگ‌هایی طبیعی و غنی درآورده است و انتظارات را از فیلمی پرهزینه به‌خوبی برآورده است. او قبلاً فیلم‌هایی همچون «بِردی»، «قلب فرشته» و «هری پاتر و زندانی آزکابان» را فیلم‌برداری کرده است.

در این فیلم برای قوی جلوه دادن جهان طبیعی اطراف سزار و همراهانش در تمامی سکانس‌ها روش خاصی به کار گرفته است. این فیلم اساساً بر پایهٔ CGI سوار است، بااین‌حال از تصاویری بر اساس برف، آب، درختان و غیره ساخته‌شده است. نفر بعدی آهنگساز فوق‌العاده مایکل جاکینو است که اینجا می‌توان گفت بهترین کارش را ارائه داده است. آهنگسازی‌اش در این فیلم بهترین فیلم‌های جنگی و پرهزینه دهه‌های ۷۰ و ۸۰ را یادآوری می‌کند، فیلم‌هایی با قطعه‌هایی که به بخشی اساسی از موفقیت کلی فیلم تبدیل می‌شدند. قطعات جاکینو در فیلم به همان میزان آهنگسازی فیلم‌های صامت اهمیت پیدا می‌کند، فیلم‌هایی که در آن‌ها موسیقی احساسات و حتی درگیری و تنش‌های داخلی شخصیت‌ها را هم منعکس می‌کرد. رسیدن به این سطح از آهنگسازی در یک فیلم شگفت‌انگیز است.

بینندگانی که شاید رغبتی به تماشای فیلمی با میمون‌های سخنگو نداشته باشند را چگونه باید متقاعد کنم که این سه‌گانه مضمون و مفهومشان را تا حدی بالابرده‌اند که توانسته‌اند به یکی از بهترین سه‌گانه‌های هالیوود تبدیل شوند؟ در کنار این‌که فیلمی علمی تخیلی بسیار عالی است، جنگ برای سیاره میمون‌ها آیینه‌ای است ازآنچه از انسان ۲۰۱۷ می‌بینیم. فیلمی است درباره جنگ و انتقام، درباره شکست و اینکه نیاز است مردم محکم بایستند و استقامت خود را حفظ کنند تا بتوانند به مسیرشان ادامه دهند. وقتی‌که بدون پشتیبان می‌مانیم با غضب و خشونت رفتار می‌کنیم. وقتی با چیزهایی در دنیا روبه‌رو می‌شویم که آن‌ها را درک نمی‌کنیم، می‌ترسیم و برای کنترل آن می‌جنگیم. تمامی این‌ها در این فیلم به شیوه‌ای شکل‌گرفته است که تا ساعت‌ها و یا روزها پس از دیدن فیلم شاید متوجه این مضامین  نشوید. بااینکه شاید کمی فیلم طولانی باشد،‌ ولی بسیار به‌یادماندنی است، به شکلی که بهتر است خودتان ببینید. وقتی نورهای سالن سینما خاموش می‌شود توجه کنید چقدر این حرف می‌تواند درست بوده باشد.

این شاخصه از فیلم‌های پرهزینه را هم فراموش نکنیم، اینکه فیلمی است بسیار سرگرم‌کننده و همراه با بخش‌هایی کمدی به‌خصوص در رابطه باشخصیت بد ایپ آن‌هم با صدای به‌یادماندنی استیو زان. فیلم حتی در بخش پایانی‌اش هم دارای سکانس‌های اکشن است تا بتواند امسال با هر فیلمی رقابت کند. ریوز سه‌گانهٔ سزار از فیلم‌های میمون‌ها را به شیوه‌ای رضایت‌بخش به پایان می‌برد. با دیدن چهرهٔ سزار، به یاد چهرهٔ پیر کلینت ایستوود در آخرین کارهای وسترنش می‌افتم که نگاه عمیقی به افق می‌انداخت انگار که می‌دانست شاید آخرین نگاهش باشد. با نگاه به این چهره می‌توان فهمید سزار شخصیتی نمادین خواهد بود، از آن دست شخصیت‌هایی که اهالی سینما باید دهه‌ها انتظار آمدنشان را بکشند.

برایان تالریکو (وب‌سایت راجر ابرت)

 

گزیده نظرات منتقدان دیگر:

اسکات منتز (منتقد و تهیه‌کننده تلویزیونی)

نبرد سیارهٔ میمون‌ها خارق‌العاده، عمیق، حماسی و سیاه است. یکی از بهترین سه‌گانه‌های تمام دوران‌ها.

نیجل ام اسمیت (ایندی وایر)

 نبرد سیارهٔ میمون‌ها اندوه‌بارترین بلاک به استری است که تابه‌حال دیده‌ام.

هری نولس (انجمن منتقدان فیلم آستین)

 نبرد سیارهٔ میمون‌ها یک پدیده است. می‌توانستم تا آخرین زندگی برف و کوهستان‌ها را تماشا کنم.

گری دریک  (دبیر رات تومیتوز)

 اگر فکر می‌کنید بعد از دیدن فیلم وولورین احساسی برایتان نمانده است. بهتر است نبرد سیارهٔ میمون‌ها را نگاه کنید.

جنگ برای سیاره میمون‌ها/ War for the Planet of the Apes

کارگردان: مت ریوز، بازیگران:پیر بول، اندی سرکیس، وودی هارلسون، استیو زان، جودی گریر. محصول سال۲۰۱۷