10 فیلم مهم سال ۲۰۱۶

27 دی 1395

 از کمدی آلمانی تا موزیکال آمریکایی

سلیسدر پایان هرسال میلادی، منتقدان، نشریات و سایت‌های سینمایی دست به انتخاب بهترین فیلم‌های سال می‌زنند و فهرست‌های مختلفی از سوی آن‌ها ارائه می‌شود. فیلم‌هایی که در فهرست ذیل به آن‌ها خواهیم پرداخت، آثاری هستند که بیشترین مقبولیت را در طول سال در میان منتقدان و صاحب‌نظران سینما به دست آورده‌اند و در پایان سال هم در میان اکثر فهرست‌ها و انتخاب‌ها وجود داشته‌اند.فهرستی که می‌توانست آثاری چون «حیوانات شبگرد»، «جکی»، «عزیز آمریکایی»، «شیر»، «سالی»، «من، دانیل به لیک» و حتی «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی را هم شامل شود.

مهتاب (Moonlight)

یکی از موردتوجه قرارگرفته‌ترین فیلم‌های سال گذشته که بر اساس نمایشنامه‌ای بانام «پسران سیاه‌پوست در مهتاب، آبی به نظر می‌رسند» ساخته‌شده است. فیلم بری جکینز در تمام رشته‌های اصلی گلدن گلوب امسال نامزد دریافت جایزه شده و تقریباً در تمامی فهرست‌های برگزیدگان منتقدان جهانی هم قرار داشته است. فیلم داستان پسر سیاه‌پوستی به نام «کایران» را در سه مقطع کودکی، نوجوانی و جوانی دریکی از محله‌های فقیر و خشن میامی روایت می‌کند. فیلم گوشه چشمی هم به روابط همجنسگرایانه کاراکتر اصلی دارد وزندگی کودکی سیاه‌پوست را از معصومیت کودکانه‌اش تا بزرگ‌سالی و بلوغ با جزئیات قابل‌توجهی به تصویر می‌کشد.

لالا لند (La La Land)

پیش‌تر دیمین شازل استعدادش را با فیلم اولش یعنی «ویپ‌لش» نشان داده بود. فیلم دوم او «لالا لند» هم با موسیقی سروکار دارد و یک کمدی رمانتیک موزیکال است. برای سومین باز زوج ریان گاسلینگ و اما استون در کنار یکدیگر قرار گرفتند تا دو بازیگر مطرح این سال‌های سینما، یکی از کامل‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین زوج‌های سینمایی را در «لالا لند» به تصویر بکشند. فیلم داستان دو هنرمند، یکی سینماگر و دیگری موزیسین است که هردوی آن‌ها آرزوی شهرت در هالیوود رادارند. فیلم دیمین شازل یادآور موزیکال‌های دهه ۴۰ و ۵۰ میلادی است که بسیار به مذاق منتقدان خوش آمده است.

منچستر کنار دریا (Manchester by the Sea)

یک درام دیدنی و قدرتمند از کِنِت لونرگان که در فصل جوایز در اکثر فهرست‌ها قرار گرفت و در گلدن گلوب هم در ۵ رشته نامزد جایزه شد. «منچستر کنار دریا» یک فیلم آرام و حساب‌شده درباره روزمرگی و البته بحران عاطفی آدم‌هاست. کِنِت لونرگان که بیشتر به‌عنوان فیلم‌نامه‌نویس شهرت دارد تا کارگردان، پس از انصراف مت دیمون از ساخت این فیلم، پشت دوربین قرار گرفت تا برای سومین بار فیلم‌نامه‌ای از خودش را جلوی دوربین ببرد. کیسی افلک در این فیلم به‌خوبی از پس نقشش برآمده؛ نقش آدمی که نه قهرمان است و نه ویژگی برجسته‌ای دارد؛ او یک آدم معمولی از طبقه کارگر است که غرق در زندگی روزمره شده و حالا باید ناخواسته بازگشتی به گذشته‌ها داشته باشد.

حتی اگر از آسمان‌سنگ ببارد (Hell or High Water)

یکی از غافلگیری‌های سال گذشته میلادی که ابتدا در بخش نوعی نگاه جشنواره کن روی پرده رفت و به‌مرور توسط منتقدان کشف شد. فیلم دیوید مکنزی یک نئو وسترن خشن با طنزی سیاه است که برخی آن را با فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» ساخته برادران کوئن مقایسه کرده‌اند. فیلم یک جف بریجز سرپا هم دارد که از نقاط قوت آن است.نام فیلم، اشاره به اصطلاحی دارد که به‌خصوص در اجاره‌نامه‌ها و برخی قراردادها برای تأکید بر اینکه پرداخت‌کننده به هر قیمتی باید به تعهدش عمل کند، ذکر می‌شود؛ اینکه حتی اگر آسمان به زمین بیاید یا اگر از آسمان‌سنگ هم ببارد باید به تعهد عمل شود.اگر اهل لذت بردن از سینمای قصه‌گو با ریتم مناسب و البته اکشن هستید، فیلم دیوید مکنزی گزینه خوبی است.

ورود (Arrival)

یکی از غافلگیری‌های سال ۲۰۱۶ برای آن‌ها که به فیلم‌های علمی تخیلی، البته با رویکردی واقع‌گرایانه علاقه‌مندند. فیلم‌های دنی ویلنوو در این سال‌ها همه دیدنی و تأمل‌برانگیز بوده‌اند؛ از «زندانی‌ها/ prisoners» تا «سیکاریو». «ورود» هم از این قاعده مستثنا نیست. فیلم ماجرای پیوستن یک زبان‌شناس و یک فیزیک‌دان به تیمی است که درباره ورود تعدادی سفینه مرموز فضایی به زمین، تحقیق می‌کنند. «ورود» در نگاه اول داستان چندان تازه‌ای ندارد؛ نخستین تماس‌های انسان با موجوداتی ناشناخته و سعی در کشف راز و رموز آن‌ها؛ آنچه فیلم دنی ویلنوو را از بقیه متمایز می‌کند، سعی او بر واقع‌گرایی و پرهیز از اکشن‌پردازی و ویرانگری‌های رایج در پرداخت این‌گونه فیلم‌هاست.

تونی اِردمن (Toni Erdmann)

کمدیِ محبوب منتقدان در جشنواره کن سال گذشته که از سوی آلمان به اسکار هم معرفی شد و در میان نامزدها هم قرار گرفت. فیلم مارن اده، کارگردان زن آلمانی که در گلدن گلوب هم نامزد بهترین فیلم خارجی زبان شد، اصلی‌ترین رقیب «فروشنده» اصغر فرهادی در این مراسم و همچنین اسکار است. این فیلم ماجرای ورود یک پدر شوخ‌وشنگ به زندگی دختر نسبتاً جدی‌اش را روایت می‌کند؛ دختری که مشاور مالی یک شرکت آلمانی در بخارست است؛ به‌شدت زیر فشار کار قرارگرفته وزندگی ملال‌انگیزی دارد. پدر با ورود به زندگی دخترش در جلد شخصیتی به نام «تونی اردمن» می‌رود تا نوع دیگری از زندگی کردن را به او نشان دهد.

او (Elle)

تازه‌ترین فیلم پل ورهوفن سازنده چند فیلم جنجالی مانند «غریزه اصلی» و «دختران نمایش»، ابتدا در جشنواره کن سال ۲۰۱۶ نمایش داده شد و در همان چند نمایش موردپسند بسیاری از منتقدان قرار گرفت. ورهوفن پس از چندین سال دوری از سینما، بازهم به سراغ سوژه‌ای جنجالی رفته است. «او» تریلری روان‌شناسانه و دلهره‌آوراست که بر مبنای رمان «اوه...» نوشته فیلیپ جیان نویسنده فرانسوی ساخته‌شده که در سال ۲۰۱۲ منتشر شد و جایزه انترالیه را دریافت کرد. فیلم ماجرای یک تجاوز و نوع متفاوت رویارویی زن مورد سوءقصد قرارگرفته، با این مسئله است. فیلم ورهوفن بااینکه در جمع ۵ نامزد بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب امسال قرار گرفت و حتی بازیگرش، ایزابل هوپر هم نامزد این جایزه شد، اما این فیلم به لیست نامزدهای اسکار راه نیافت. بااین‌حال پل ورهوفن جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم خارجی زبان را از آن خود ساخت.

ستیغِ اره‌ای (Hacksaw Ridge)

مل گیبسون بعد از ۱۰ سال باز پشت دوربین قرارگرفته تا بازگشت شکوهمندانه‌ای به عرصه کارگردانی داشته باشد. سازنده «مصائب مسیح» و «شجاع‌دل» این‌بار به سراغ جنگ جهانی دوم و نبرد «اوکیناوا» رفته که در سال ۱۹۴۵ و در آخرین‌های ماه‌های جنگ رخ داد. فیلم به ماجرای واقعی پزشکی می‌پردازد که دریکی از پر تلفات‌ترین نبردهای جنگ جهانی دوم، بااینکه در میدان جنگ حضور یافته، اما اعتقادی به حمل اسلحه ندارد. «ستیغ اره‌ای» خشونت بی‌پروا و عریانی دارد و آن را در مقابل روحیه فردی می‌گذارد که به دلیل اعتقادات انسانی و مذهبی‌اش حتی حاضر به حمل اسلحه هم نیست و این تناقض، هسته اصلی فیلم را تشکیل می‌دهد. فیلم مل گیبسون در گلدن گلوب در ۳ رشته نامزد شد و البته که در اسکار موفقیت بیشتری با توجه به حال و هوای فیلم تصور می‌شود.

کاپیتان فانتستیک (Captain fantastic)

یکی از فیلم‌های مستقل و البته محبوب در میان منتقدان. فیلم مت رأس که البته بیشتر به‌عنوان بازیگر نقش‌های فرعی شناخته می‌شود، ابتدا در بخش نوعی نگاه جشنواره کن نمایش داده شد و جایزه بهترین کارگردانی را کسب کرد. فیلم ماجرای پدری است که فرزندانش را به دل طبیعت برده و آن‌ها را با گونه دیگری از زندگی و دور از شهرنشینی بزرگ و تربیت‌کرده است. بروز یک اتفاق باعث می‌شود پدر و فرزندان مجبور شوند در موقعیتی تجربه نشده قرار بگیرند. فیلم ساده و البته پر جزئیات مت رأس، با لحظات طنزآمیزش درباره مواجهه انسان با طبیعت، اهمیت باهم بودن در یک جمع خانوادگی و مصائب شهرنشینی و البته دشواری‌های دوری از آن است. فیلم یک ویگو مورتنسن همانند همیشه، خوب هم دارد.

زوتوپیا (zootopia)

 موفق‌ترین انیمیشن سال ۲۰۱۶. اگرچه در گیشه جهانی «پیدا کردن دُری»، دیگر انیمیشن موفق سال، کمی بیشتر از «زوتوپیا» فروش کرد و در رده دوم پرفروش‌ترین فیلم‌های سال قرار گرفت، اما منتقدان فیلم مشترک بایرون هاوارد و ریچ مور را بیشتر پسندیدند. «زوتوپیا» هم مثل دیگر انیمیشن‌های موفق این سال‌ها، همه گونه مخاطب از بزرگ تا کوچک را راضی خواهد کرد. طنز قوی، پرداختن به جزئیات و چندلایه بودن اثر، از نقاط قوت این انیمیشن دوست‌داشتنی است. فیلم داستان دنیایی به نام زوتوپیاست که در آن حیواناتی با خصائص انسانی آن‌هم در شهری مدرن زندگی می‌کنند. «زوتوپیا» با ظاهری کودکانه و کارتون‌وار، نقدی جدی است بر زندگی انسان امروزی.