چاپ کردن این صفحه

ستاره‌های سینما از صحنه چه می‌خواهند؟

27 تیر 1397
نمایش «ریچارد» نوشته و کار حمیدرضا نعیمی نمایش «ریچارد» نوشته و کار حمیدرضا نعیمی

حضور سلبریتی‌ها در صحنه تئاتر

این روزها بازیگرانی چون شقایق فراهانی، حامد کمیلی، نوید محمدزاده، لادن مستوفی و احمد مهرانفر که همگی بازیگر سینما و تلویزیون به‌حساب می‌آیند، در حال بازی روی صحنه تئاتر هستند. نمایش‌های ریچارد، سینما فلیک، سه دقیقه و سیزده ثانیه و آقای ف، نمایش‌هایی هستند که از حضور این بازیگران بهره می‌برند و از گیشه‌های نسبتاً مطلوبی نیز برخوردارند.
صحبت از حضور یا عدم حضور ستاره‌های سینما بر صحنه تئاتر مربوط به دیروز و امروز نیست. اولین حضور خبرساز و حاشیه ساز یک ستاره سینمایی بر صحنه تئاتر که خیلی هم سروصدا کرد، مربوط به اواسط دهه هفتاد بود؛ بازی محمدرضا فروتن در نمایش «رومئو و ژولیت» دکتر علی رفیعی. اما پر حاشیه‌ترین آن -که اختلاف را در این خصوص بین اهالی تئاتر و سینما به اوج رساند- قطعاً حضور مهناز افشار در نمایشی از رضا حداد بود. اتفاقی که رئیس انجمن بازیگران را به واکنشی بسیار تند وا داشت: «ما اجازه نمی‌دهیم ستاره سینما برای تفنن بیاید اینجا و روی صحنه حرکاتی بکند و تماشاچی برایش کف بزند. بازیگر سینما اگر سواد نداشته باشد نمی‌گذاریم بازی بکند. ما مبارزه با بی‌سوادی می‌کنیم و...»

جملات بالا تنها بخشی از اظهارات مستقیم بهزاد فراهانی نسبت به حضور مهناز افشار در آن ایام بود. البته اعتراض فراهانی و دیگر اهالی تئاتر تنها حول عدم سواد و مهارت کافی ستاره‌های سینما برای حضور روی صحنه تئاتر نبود. نامه سرگشاده اعضای انجمن بازیگران بر این موضوع نیز تأکید می‌کرد و اذعان داشت که در تمام دنیا، بازیگران سینما برای ورود به عرصه تئاتر باید مقدماتی از تاریخ تئاتر، تاریخ فلسفه، مردم‌شناسی و... را نیز فراگیرند. اما نکته قابل‌توجهی که در اظهارات منتقدین به چشم می‌خورد مربوط به خللی بود که بازیگران سینما با دستمزدهای غیرمعمول خود بر چرخه اقتصادی و درآمدزایی تئاتر وارد می‌کنند. اینکه توان اقتصادی تئاتر به‌گونه‌ای نیست که با دستمزدهای رایج در سینما رقابت کند. آن‌ها معتقد بودند که دستمزدها باید بر اساس قرارداد و سابقه حضور بازیگران تئاتر تعیین شود اما حضور بازیگران سینما، این توازن را برهم می‌زند. شاید حضور ستاره‌ها به واسطه محبوبیتشان و استقبال تماشاگران، میزان دستمزدشان را توجیه کند اما اثری که بر دستمزد سایر بازیگران تئاتری می‌گذارد، فشاری مضاعف را بر بدنه اقتصادی تئاتر وارد می‌کند و این هزینه‌های اضافه‌شده، مستلزم فروش بالای نمایش‌هاست.

سرانجام و با وجود تمام مخالفت‌ها، بازنده این غائله انجمن بازیگران و دیگر مخالفان حضور سلبریتی‌ها در صحنه بود و در طول این سال‌ها حضور ستاره‌های سینما روزبه‌روز در سالن‌های تئاتری پررنگ‌تر شده است. چهره‌هایی مانند هانیه توسلی، بهنوش بختیاری، نیکی کریمی، یکتا ناصر، طناز طباطبایی و... اما حضور ستاره‌های سینما و تلویزیون را از جنبه دیگری نیز می‌توان مورد ارزیابی قرار داد و آن کمکی است که بارونق بخشیدن به سالن‌های تئاتر به بدنه اقتصاد تئاتر می‌کنند. نگاهی گذرا به میزان فروش نمایش‌هایی که از حضور ستاره‌ها بهره می‌برند و مقایسه آن با فروش کلی تئاتر ما را به نکته بسیار مهمی می‌رساند و آن نقش پررنگ و غیرقابل‌انکار ستاره‌های سینما در رونق گیشه و سودآوری تئاتر در این دو سه سال اخیر است. برای مثال برخی از پرفروش‌ترین اجراهای سال گذشته و امسال را باهم مرور می‌کنیم:

نمایش اعتراف با حضور شهاب حسینی (بیش از یک و نیم میلیارد تومان)

گوربه گور با حضور الناز شاکردوست (نزدیک به سیصدمیلیون تومان)

مالی سوئینی با حضور امیر آقایی (نزدیک به یک و نیم میلیارد تومان)

کلنل با حضور سالار عقیلی به عنوان خواننده (پانصد میلیون تومان)

یک دقیقه و سیزده ثانیه با حضور لادن مستوفی (بیش از دویست میلیون تومان)

فروش نمایش «سی» با حضور ستاره‌هایی چون بهرام رادان و سحر دولتشاهی با توجه به تعداد اجرا و ظرفیت محل برگزاری بیش از چهار میلیارد تومان تخمین زده‌شده است. علاوه بر آنچه آمار به ما می‌گوید، رفتن کارگردان‌های معتبر تئاتر مانند کیومرث مرادی، حمید امجد، اصغر دشتی، جلال تهرانی، هادی مرزبان، محمد رحمانیان و... به سمت چهره‌های مطرح سینما صحت این گزاره را قوی‌تر می‌کند که تئاتر برای بقای خود چاره‌ای جز استفاده از چهره‌های مطرح سینما و تلویزیون ندارد و افزایش هزینه‌های تولید و تبلیغات و از همه مهم‌تر هزینه‌های سنگینی که سالن‌های خصوصی بر گرده گروه‌های تئاتری تحمیل می‌کند، راهی جز بهره بردن از حضور ستاره‌های سینما و تلویزیون باقی نگذاشته است. نگاه به آمار پایین فروش نمایش‌هایی که چهره‌های محبوب سینما و تلویزیون در آن‌ها حضور ندارند شاید گواه این ادعا باشد.

شکرخدا گودرزی بازیگر و کارگردان تئاتر در گفت‌وگویی از منظری متفاوت و کلان‌تر به این موضوع پرداخته است. او اذعان می‌کند که: «برای بررسی این موضوع ابتدا باید به پاسخ این سؤال فکر کرد: تئاتر در سند چشم‌انداز دولت چه جایگاهی دارد و چه بودجه مشخص و ثابتی برای تئاتر تعیین‌شده است؟ تا زمانی که به این سؤال پاسخ مشخصی داده نشود چرخه حاکم بر تئاتر معیوب خواهد ماند. وقتی دولت نقش حمایتی خود را از تئاتر برمی‌دارد و صرفاً در جایگاه نظارتی به تئاتر نگاه می‌کند، فضا برای حضور سرمایه‌گذارها و تهیه‌کننده‌هایی که به نیت سودآوری وارد تئاتر شده‌اند مهیا می‌شود و در پی آن حضور چهره‌های رنگارنگ سینما و تلویزیون. وقتی یک سالن، از گروه شبی شش میلیون یا سه میلیون تومان اجاره می‌خواهد و از حمایت دولت نیز خبری نیست، گروه تئاتری نیز ناچار می‌شود مانند آنچه در تئاترهای شادی‌آور رسم است، به فکر راه‌هایی برای سودآوری و فروش باشد.»

اما فارغ از بحث اقتصادی و سودآوری ستاره‌های سینما و با گذشتن از مقوله داشتن یا نداشتن مهارت‌های لازمی که ستاره‌های سینما برای حضور در تئاتر باید داشته باشند، موضوع مهم دیگری هم وجود دارد که نباید از آن غافل شد: «تماشاگر». برخی، تماشاگرانی را که به واسطه حضور چهره‌ها به دیدن نمایش‌ها می‌آیند، ملاکی بر رونق تئاتر نمی‌دانند. این تماشاگران که در ابتدای امر نه بر اساس طبع و سلیقه‌شان که به خاطر تماشای ستاره محبوبشان روی صحنه، وارد سالن تئاتر شده‌اند، با خرید بلیت، نسبتی اقتصادی میان خود و تماشاخانه یا گروه نمایشی برقرار می‌کنند و این امری بدیهی بوده که از دیرباز میان هنرمند و مخاطبانش وجود داشته است. اما آنچه این امر بدیهی را می‌تواند به اتفاقی خطرناک برای تئاتر تبدیل کند، تحمیل تدریجی سلیقه این دسته از تماشاگران به گروه‌های نمایشی است؛ سلیقه‌ای که حاصل پیشینه‌ای در تماشای تئاتر نیست و صرفاً به دلیل حضور یک ستاره یا چهره شاخص سینما و تلویزیون شکل‌گرفته است.

کوروش نریمانی کارگردان تئاتر در این باره می‌گوید: «حضور چهره‌ها باعث می‌شود تماشاگران به گونه خاصی از تئاتر عادت کند و درنتیجه و با تکراری شدن حضور چهره‌ها در صحنه تئاتر، رفته‌رفته از تعداد تماشاگرها نیز کاسته می‌شود و به‌مرورزمان، در درجه اول به خود ستاره‌ها و بعد به بدنه تئاتر ضربه مهلکی وارد می‌شود. البته در این شرایط، نقش مطبوعات و مدیران روابط عمومی گروه‌های نمایشی نیز در اغراق در تبلیغ حضور ستاره‌ها در تئاتر و بی‌اعتنایی به اجراهای بدون ستاره، غیرقابل‌انکار است.»

حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان تئاتر نیز تماشاگرانی را که به خاطر ستاره‌های سینما به دیدن تئاتر می‌آیند، تماشاگرانی کاذب می‌خواند که عقبه دیدن تئاتر ندارند و حضور یک چهره سینمایی و جریان تبلیغاتی که از پی آن ایجاد می‌شود، آن‌ها را به دیدن یک اثر ترغیب می‌کند.

حال باید دید با کم شدن روزافزون حمایت‌های مالی دولت از گروه‌های تئاتری و حرکت پرسرعت تئاتر به سمت خصوصی‌سازی، جامعه تئاتر چه گزینه‌هایی را برای متوقف نشدن چرخه اقتصادی خود پیش رو دارد؟ آیا باید تن دادن به حضور ستاره‌های سینما همچنان یکی از گزینه‌های اصلی باشد؟

وحید رهجوی/ایران

آخرین ویرایش در %ب ظ، %23 %499 %1397 ساعت %15:%مرداد